مى‌شود، به رسالت مبعوث مى‌شود تا پيغام پروردگار خود را براى تمام مردم برساند، چنين چيزى در سابق محال به‌نظر مى‌رسد، در آن‌موقع ارتباطات بين انسان‌هاى كره زمين، بسيار ضعيف و محدود و حتى در بسيارى از اوقات ناممكن بوده است. شرايط زمان ما با شرايط قديم فرق دارد، اكنون ما در كابل نشسته‌ايم، براى ما ممكن است كه هرلحظه در آمريكا، اروپا و ساير نقاط كره زمين ارتباط برقرار نماييم، علاوه بر تماس‌هاى صوتى، كتاب مشترك ديگر نيز بين انسان‌ها وجود دارد كه اسم آن را" انترنت" گذاشته‌اند، هر مطلبى را كه انسان بنويسد، در همان لحظه همه‌ى مردم مى‌توانند آن را بخوانند، اكنون شرايط ارتباطات خيلى قوى مى‌باشد، در سابق چنين نبوده است؛ اگر كسى مى‌خواست پيغامى را از اين شهر به شهر ديگر منتقل كند. اقلًا، چندين روز را در بر مى‌گرفت تا با تحمل رنج و زحمت، خودرا به آن شهر برساند.

«إِذِ ابْتَلى‌ إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً» يكى از امتحاناتى‌كه از ابراهيم عليه السلام گرفته شد، ذبح فرزند آن‌حضرت عليه السلام بود، در مورد ذبح فرزند او گفتگو است كه آيا اسحاق بوده يا اسماعيل، حالا ما روى اين مطلب بحث نمى‌كنيم؛ زيرا از محدوده بحث ما خارج است؛ اما در اين شكى نيست كه امتحانات و آزمايشات مختلف از ابراهيم گرفته شد، در روايتى دارد كه ابراهيم عليه السلام كارد را بر گلوى فرزندش فشار داد، ديد نمى‌بُرّد،