نام کتاب : توحيد اسلامى و نظرى بر وهابيت نویسنده : ناشناخته جلد : 1 صفحه : 44
مىكنيم و شبهات آنان را حل مىكنيم و به اغراض پنهانى آنان كارى
نداريم؛ «لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ
بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ» و مطالب عمدهى اين مقصد در هفت فصل بيان مىگردد.
فصل
اول: پندار محمد بن عبد الوهاب در باره شرك
محمد
بن عبد الوهاب (1115- 1206 ه بنا به قولى) در رساله كشف الشبهات؛[1]
گفتارى دارد كه ما در اينجا چكيده مطالب عمده او را ذكر مىكنيم و بعداً اشتباهات
او را توضيح مىدهيم:
1-
مردمىكه رسول خدا (ص) بر آنان مبعوث شد عبادت خدا را مىنمودند، حج بجا مىآوردند
و به نام خدا مال مصرف مىكردند، و خدا را زياد ياد مىكردند.[2]
ولى در پهلوى اين كارها برخى از مخلوقات مانند عيسى و ملائكه و غيرهم را در ميان
خود و خدا واسطه مىگردانيدند، و مىخواستند به توسط آنان به خدا نزديك شوند.
به
عبارت ديگر مشركان زمان پيغمبر (ص) به توحيد خالقيت و رازقيت و مدبريت خداوند قايل
بودند.[3] و او را زنده كننده و ميراننده
مىدانستهاند، و همه آسمانها و زمينها و موجودات آسمانى و زمينى را مخلوق و
فرمانبر و زير تصرف و تسلط خداوند مىدانستند و اين موضوع به آيات زير ثابت مى
شود:
قُلْ
مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَ
الْأَبْصارَ وَ مَنْ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ
مِنَ الْحَيِّ وَ مَنْ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَ فَلا
تَتَّقُونَ (يونس: 31)؛ بگو كى به شما از آسمان و زمين روزى مىدهد، آيا كى
مالك سمع و بصرهاى شما است و كى زنده را از مردهى و مرده را از زنده بيرون
مىآورد، پس زود است كه بگويند الله، پس بگو آيا (از عذاب او) نمىپرهيزيد؟!.
قُلْ
لِمَنِ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيها إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ...
(المؤمنون: 84- 89)؛ بگو زمين و آنچه در اوست از كيست اگر مىدانيد به زودى خواهند
گفت از براى خدا، بگو آيا متذكر نمى شويد؟
بگو
كى پروردگار آسمانهاى هفتگانه و عرش بزرگ است به زودى خواهند گفت براى خدا، بگو
پس چرا نمىپرهيزيد، بگو مالكيت هر چيز به دست كيست كه پناه مىدهد و پناه ده داده
نمى شود، بر خلاف او اگر مىدانيد به زودى خواهند گفت براى خدا، بگو (از) كجا
مسحور مى شويد.
[1] متن عربى كتاب نزد نگارنده
موجود نبود و از ترجمه فارسى آن بنام« ازاله شبهات» نقل مى شود.
[2] حج مشركين مطابق مناسك اسلامى
نبوده و دليلى نياروده كه مشركين خدا را زياد ياد مى كردهاند، و صدقه
مىدادهاند.
[3] بعدا مى فهميد كه درين بيان
گزافه گويى شده است.
نام کتاب : توحيد اسلامى و نظرى بر وهابيت نویسنده : ناشناخته جلد : 1 صفحه : 44