responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 97

من خمر در قرابه كرده بودم فرمود راست گفتى و لكن چون مرا ديدى و در دل قصد توبه نصوح كردى و از صميم قلب با خدا عهد كردى كه اگر مرا رسوا نكنى من بعد بر سر اين خطا نروم پس حقتعالى بصدق نيت تو نظر فرموده خمر را سركه كرد پس اين آيه تلاوت فرمود كه‌ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ‌ ابن عباس فرموده كه هر گاه حقتعالى بر قومى نعمتى عطا فرمايد و ايشان بشكرگذارى آن قيام نمايند حقتعالى آن نعمت را بر ايشان زياد گرداند و اگر كفران نمايند از ايشان سلب كند و الى هذا المعنى اشار امير المؤمنين (ع) بقوله‌

اذا اقبلت عليكم اطراف النعم فلا تنفروا اقصاها بقلة الشكر

وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ‌ و چون خواهد خداى يعنى حكمت او مقتضى اين باشد كه برساند بِقَوْمٍ سُوْءاً بگروهى عذاب و عقوبت و هلاكت‌ فَلا مَرَدَّ لَهُ‌ پس باز گردانيدن نيست آن را يعنى كسى نتواند كآن را رد كند از خود يا ديگرى آن را از او باز نتواند داشت‌ وَ ما لَهُمْ‌ و نيست مر آن قوم را مِنْ دُونِهِ‌ بجز از خداى‌ مِنْ والٍ‌ كسى كه متولى امر ايشان شود و در رفع عذاب يارى ايشان كند تسميه عقاب به سوء جهة آنست كه منشأ آن فعل بد است و در اين آيه دليلست بر آنكه خلاف مراد اللَّه محال است و نيز از كمال قدرت خود اخبار ميفرمايد بقوله‌ هُوَ الَّذِي‌ او است آنكه‌ يُرِيكُمُ الْبَرْقَ‌ بشما نمايد برق و او آن لمعانيست سريع الزوال كه از سحاب ظاهر گردد و نشانه باران باشد پس خدا برقيرا مينمايد خَوْفاً براى ترس مسافر و كسى كه باران او را ضرر رساند وَ طَمَعاً و براى طمع مقيم و جمعى كه بباران محتاج باشند در انوار گفته كه انتصاب اين هر دو اسم بر عليه است بتقدير مضاف اى اراده خوف و طمع تا شرط مفعول له كه آن اتحاد فاعل فعل معلل و معلل له است متحقق شود و يا بر تاويل اخافة و اطماع و يا حالست از برق يا مخاطبين بر اضمار و يا اطلاق مصدر بمعنى مفعول يا فاعل براى مبالغه‌ وَ يُنْشِئُ‌ و بديد آرد در هوا بر سبيل ابتداء و اختراع‌ السَّحابَ الثِّقالَ‌ ابرهاى را كه بآب گران بارند و اين جمع ثقيله است و وصف سحاب بآن بجهة آنست كه اسم جنس است در معنى جمع‌ وَ يُسَبِّحُ الرَّعْدُ و تسبيح ميگويد رعد بِحَمْدِهِ‌ متلبس بحمد خداى يعنى تسبيح را با تحميد مقترن ميسازد و ابن عباس از پيغمبر (ص) روايت كرده كه رعد ملكيست كه سحاب را ميراند و برق تازيانه او است كه ابر را ميراند و در حقايق سلمى از ابن ريحانى نقل ميكند كه رعد صاعقه فرشتگانست و برق آه پر سوز و باران گريه ايشان و در انوار گفته كه در كلام مضاف مقدر است اى يسبح سامعوه يعنى شنوندگان رعد بجهة ترس بآواز بلند تسبيح و تحميد ميكنند خداى را و يا آنكه مراد آنست كه حال رعد ذاكر

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 97
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست