responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 69

نميروم‌ حَتَّى يَأْذَنَ‌ تا وقتى كه دستورى دهد لِي‌ مرا بآمدن‌ أَبِي‌ پدر من‌ أَوْ يَحْكُمَ اللَّهُ‌ يا خدا حكم كند لِي‌ براى من يعنى بپدر من وحى كند برخصت رجوع من بكنعان و ترك برادر و يا برادر را خلاص كند از دست ملك مصر و يا بموت من و يا امر كند بمحاربه كردن من با مصريان تا برادر را از ايشان بستانم يا كشته گردم‌ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ‌ و او بهترين حكم كنندگانست چه براستى حكم كند و ميل و مداهنه در حكم او نيست‌ ارْجِعُوا شما باز گرديد إِلى‌ أَبِيكُمْ‌ بسوى پدر خود فَقُولُوا يا أَبانا پس بگوئيد ايپدر ما إِنَّ ابْنَكَ‌ بدرستى كه پسر تو بنيامين‌ سَرَقَ‌ دزدى كرد وَ ما شَهِدْنا و ما گواهى نميدهيم‌ إِلَّا بِما عَلِمْنا مگر بآنچه دانسته‌ايم كه صواع ملك از بار او بيرون آمد وَ ما كُنَّا و نيستيم ما لِلْغَيْبِ‌ مر باطن حال را حافِظِينَ‌ نگاه دارندگان يعنى بظاهر دزدى او ديديم اما از نفس الامر خبر نداريم كه بر او تهمت كرده‌اند و صاعرا در بار او نهادند و يا خودش مباشر اين امر بوده و يا در حينى كه با تو اينعهد ميكرديم و پيمان را موثق ميگردانيديم نميدانستيم كه او دزدى كند يا عالم نبوديم بآنكه تو بمصيبت و مفارقت او گرفتار شوى هم چنان كه به يوسف‌ وَ سْئَلِ الْقَرْيَةَ الَّتِي‌ و بپرس از اهل اينديه كه‌ كُنَّا فِيها بوديم در او يعنى در مصر مراد آنست كه بفرست و از مصريان بپرس‌ وَ الْعِيرَ الَّتِي‌ و از آن كاروان نيز سؤال كن كه ما أَقْبَلْنا فِيها روى نهاده بوديم بكنعان در ميان ايشان جمعى بودند از كنعانيان كه همسايه يعقوب بودند وَ إِنَّا لَصادِقُونَ‌ و بدرستى كه ما راستگويانيم پس فرزندان يعقوب بحكم روبيل يا يهودا يا لاوى روى بكنعان نهادند و بخدمت پدر آمده آنچه برادر گفته بود بموقف عرض رسانيدند يعقوب اين را باور نكرده‌ قالَ‌ گفت با ايشان كه نه چنين است كه شما مى‌گوييد بَلْ سَوَّلَتْ‌ بلكه بياراسته است‌ لَكُمْ‌ براى شما أَنْفُسُكُمْ‌ نفسهاى شما أَمْراً كارى را كه خواسته‌ايد و با هم قرار داده‌ايد و اگر نه ملك مصر چه ميداند كه جزاى سارق استرقاقست‌ فَصَبْرٌ جَمِيلٌ‌ پس بر منست شكيبايى نيكو آن گاه انديشه كرد كه محنت من بغايت رسيده و بليه من بنهايت انجاميده و عادة اللَّه جاريست كه هر گاه محنت بنهايت انجامد فرح و فرج روى نمايد از اين جهت فرمود كه‌ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي‌ شايد كه خداى تعالى بياورد بِهِمْ جَمِيعاً همه ايشان را بمن يعنى يوسف و بنيامين و آن برادر ديگر

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 69
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست