responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 59

دانست كه شما را برادرى هست گفتند براى آنكه ما را بجاسوسى متهم كردند و چون ما شرح حال خود بگفتيم او گفت شما مى‌گوييد دوازده برادرانيم يكى را گرگ خورده ديگرى كجا است گفتيم پدر او را بخدمت خود نگه داشته گفت اگر او را نياريد بشما طعام ندهم اكنون ايپدر او را با ما بفرست كه ما حافظ اوئيم و نگذاريم كه مكروهى باو رسد قالَ‌ گفت يعقوب كه اى فرزندان‌ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ‌ آيا شما را امين دارم بر او إِلَّا كَما أَمِنْتُكُمْ‌ مگر هم چنان كه امين ساختيم شما را عَلى‌ أَخِيهِ‌ بر برادر او مِنْ قَبْلُ‌ پيش از آن كه گفتيد كه‌ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ‌ يعنى چگونه من بر محافظة شما اعتماد كنم كه شما در حق ان برادر ديگر گفتيد كه ما نگه‌دارنده اوئيم و آخر گفتيد كه او را گرگ هلاك كرد فَاللَّهُ خَيْرٌ پس خداى بهتر است‌ حافِظاً از روى نگاه‌داشتن و حفص حفظا خوانده يعنى او است بهتر در حالتى كه نگهدارنده است پس توكل بر او ميكنم و كار خود بدو ميگذارم‌ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ‌ او است بخشاينده‌ترين بخشايندگان شايد كه بمحافظت وى را بر من بخشايد و مرا بمصيبت دو فرزند مبتلا نسازد يعنى من او را بخدا سپردم نه بشما تا حفظ وى نمايد و او را بمن رساند و بر پيرى و ضعف من ببخشايد وَ لَمَّا فَتَحُوا آن هنگام كه بگشادند مَتاعَهُمْ‌ بارهاى خود را وَجَدُوا بِضاعَتَهُمْ‌ يافتند بضاعة خود را كه تسليم ملك كرده بودند در بارهاى خويش و بحكم يوسف‌ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ‌ باز گردانيده بودند بديشان‌ قالُوا يا أَبانا گفتند اى پدر ما ما نَبْغِي‌ چه چيز طلبيم از احسان و كرم ملك زياده از اين كه‌ هذِهِ بِضاعَتُنا اين بضاعت ما است كه غله باين بضاعت بما فروخته‌اند رُدَّتْ إِلَيْنا باز گردانيده شده است بما يعنى زياده از اين از پادشاه طلب احسان نميكنيم كه غله را با بضاعة بما داده و گويند ما نافيه است يعنى زياده از اين احسان از ملك طلب نميكنيم كه هم طعام بما داده و هم بضاعة بما رد كرده پس بجهت اين اكرام و احسان كه از او ديديم باز گرديم و رجوع كنيم باو وَ نَمِيرُ أَهْلَنا و طعام آريم كسان خود را وَ نَحْفَظُ أَخانا و نگه‌بانى كنيم برادر خود را در رفتن و آمدن‌ وَ نَزْدادُ و زياده بستانيم‌ كَيْلَ بَعِيرٍ پيمودن شترى يعنى شتروارى بمصاحبت برادر زياده بستانيم و بياوريم‌ ذلِكَ‌ اين يك شتروار كَيْلٌ يَسِيرٌ مكيلى‌اند كست و ملك با ما مضايقه نخواهد كرد بدين مقدار قالَ‌ گفت‌

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 59
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست