responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 464

حضرت امير المؤمنين (ع) بود پس البته بحسب عقل وزارت و خلافت منحصر خواهد بود در او و از جمله احاديث صحيحه متواتره كه دالست بر اين مطلوب حديث مشهور

يا على انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى‌

است و مضمون آن راجعست به اينكه اى على تو از من بمنزله هارونى از موسى جز از پيغمبرى يعنى صفاتى كه او را ثابت است از وزارت و خلافت و عصمت در تو موجود است مگر نبوت و چون اخوت بحسب عرف مستثنا بود از اينجهت آن را بلفظ مستثنى نگردانيد و ديگر آنكه تا دلالت كند بر آنكه چون جميع صفاتى كه از لوازم اخوت‌اند در آن حضرت بود فكان او را اخوت حقيقى ثابت بوده نسبت بحضرت رسالت (ص) القصه چون حق سبحانه مسئول موسى بحيز اجابت رسانيد در عقب آن بيان تعداد نعمى نمود كه قبل از اين باو كرامت فرموده بود و فرمود كه‌ وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلَيْكَ‌ و بدرستى كه ما منت نهاده‌ايم بر تو يعنى نعمت داده‌ايم تو را مَرَّةً أُخْرى‌ در وقتى ديگر إِذْ أَوْحَيْنا اين بدل است از ظرف اول يعنى نعمت داديم تو را وقتى كه وحى كرديم‌ إِلى‌ أُمِّكَ‌ بسوى مادر تو ما يُوحى‌ آنچه وحى كرده ميشود يعنى آنچه نتوان دانست آن را مگر بوحى يا آنچه سزاوار بود كه وحى كرده شود و جايز نبود اخلال بآن بجهت عظم شان آن و فرط اهتمام بآن و مراد بوجهى الهام است و نزد جبائى مامور شدن او است در خواب يعنى در دل مادر تو افكنديم يا در خواب باو نموديم در آن وقت كه ترا زاده بود و كسان فرعون در طلب قتل پسران بودند و او بكار تو درمانده بود و اين چنان بود كه فرعون در خواب ديده بود كه آتشى هايل از محله بنى اسرائيل بر آمد و گرد سراى او در آمده او را بسوخت با كوشك و سراى او معبران گفتند از بنى اسرائيل فرزندى در وجود آيد كه هلاك تو و ملك تو در دست وى بود فرعون بفرمود كه هر پسرى كه متولد ميشد از بنى اسرائيل ميكشتند و اگر دختر ميشد ميگذاشتند سالى چند بر اين آمد بنى اسرائيل كم شدند و فرعون را قبطيان گفتند كه بنى اسرائيل منقطع خواهند گشت و هيچ كس نخواهد ماند كه ما را بندگى كند فرعون بفرمود تا يك سال پسران را ميكشتند و يك سال ميگذاشتند هارون در آن سال متولد شد كه نميكشتند و موسى در آن سال كه ميكشتند چون مادر موسى را وضع حمل واقع شد ندانست كه چه كند حق سبحانه بطريق الهام يا در خواب باو نمود و گويند ملكى بود بصورت بشر بر آمده باو پيغام رسانيد أَنِ اقْذِفِيهِ‌ آنكه وضع كن موسى را فِي التَّابُوتِ‌ در صندوقى بعد از آنكه پنبه در وى نهاده باشى و بندهاى آن را بقير محكم ساخته‌ فَاقْذِفِيهِ‌ پس بيفكن موسى را كه در تابوتست‌

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 464
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست