responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 441

يعنى پاره پاره گردند يا بيفتند در حالتى كه شكسته شده باشند يا بيفتند بجهت آنكه شكسته و پاره پاره شده باشند معنى اول بنا بر مصدرية است اى تهد هدا و دويم بر حاليت اى مهدودا سيم بر علميت اى لانها تهد وين كلام از براى تقدير اد است و خلاصه معنى اينكه هول اين كلمه و عظمة آن بحيثيتى است كه اگر متصور ميبود بصورت محسوسه اشياء مذكوره طاقت آن نميداشتند كه متحمل آن شوند با وجود عظم اجرام آنها و متفتت ميكشتند از شدت آن يا آنكه فضاحت آن كاشف غضب الهى است بحيثيتى كه اگر حلم او نبودى جميع عالم را تخريب كردى و قوائم آن را متبدد ساختى‌ أَنْ دَعَوْا بجهت آنكه خواندند لِلرَّحْمنِ وَلَداً مر خداى را فرزندى يعنى ولد را باو اسناد كردند و يا نام ولد را بر او نهادند و گفتند هذا ابن اللَّه يا هذه بنات اللَّه و بدانكه ان دعوا منصوب المحل است بآنكه علة تكاد است يا علة هدا بر حذف لام و افضاء فعل يا مجرور المحل است باضمار لام و يا بابدال آن از ضمير منه يا مرفوع المحل بآنكه خبر مبتداى محذوف باشد و تقدير آنكه الموجب لذلك آن دعوا يا بآنكه فاعل هدا باشد اى هدها دعاء الولد للرحمن و دعوا يا ماخوذ است از دعا بمعنى سمى كه متعدى بدو مفعول است و اقتصار بر مفعول ثانى بجهة آنست كه تا شامل جميع آن چيزى باشد كه دعوى ميكنند كه ولد او سبحانه است يا ماخوذ از دعا بمعنى نسبت كما يقال دعى الى فلان و ادعى اليه اذا انتسب اليه از عبد اللَّه بن عباس و ابى بن كعب مرويست كه چون كفار اين كلمه بگفتند آسمان و زمين و جمله مخلوقات بغير از جن و انس از آن بترسيدند و همه فرشتگان بغضب آمدند و دوزخ بزفير آمد وَ ما يَنْبَغِي‌ و نسزد و سزاوار نباشد لِلرَّحْمنِ‌ مر خداى را أَنْ يَتَّخِذَ آنكه فراگيرد وَلَداً فرزندى و اگر بر حسب فرض محال او سبحانه طلب آن نمايد متحصل نگردد زيرا كه اين از قسم مستحيلانست و از تحت امكان خارج چه آن يا از ولادتيست كه معروفست و شبهه در استحاله آن نيست و يا متبنى است و اين نميباشد مگر در آنچه از جنس متبنى باشد و قديم تعالى از جنسين مبراست چه شبهه نيست كه اثبات ولد مقتضى حدوث و خروج او است از صفة الوهيت و اتخاذ ولد دال بر حاجت او كه آن معاونة و انسية و الفت و استظهار و تزين او سبحانه است بآن فتعالى اللَّه عما يقول الظالمون علوا كبيرا و دور نيست كه ترتب حكم بصفت رحمانيت بجهة اشعار باشد بآنكه هر چه ما عداى او سبحانه است نعم و منعم عليه است پس كسى كه او مبدء جميع نعم باشد و مولى اصول و فروع آن چگونه ممكن است كه ولد را فرا گيرد بعد از آن جهة تصريح باين مدعا ميفرمايد كه‌ إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‌ نيست هر كه در آسمانها است و زمين‌ها از ملائكه و جن و انس و غير آن‌ إِلَّا آتِي الرَّحْمنِ‌ مگر آينده است در قيامت بسوى جزاى رحمن‌ عَبْداً در حالتى كه بنده باشد

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 441
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست