responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 416

نيز در صفت او ميفرمايد كه‌ وَ كانَ يَأْمُرُ و بود كه ميفرمود أَهْلَهُ‌ كسان خود را بِالصَّلاةِ بنماز كه اشرف عبادت بدنيه است‌ وَ الزَّكاةِ و بزكاة كه اكمل عبادات ماليه است و گويند مراد صلاة ليل و صدقه نهار است‌ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ‌ و بود نزد آفريدگار خود مَرْضِيًّا پسنديده بجهة رسوخ و استقامت او در اقوال و افعال ظاهر آية دالست بر آنكه تكميل اقربا اهم است و آيه و انذر عشيرتك الاقربين مؤيد اينست و نزد بعضى مراد باهل همه امت اويند چه انبيا ابا امم‌اند بعد از آن سيرت ادريس را بياد پيغمبر خود مى‌آورد تا امت مرحومه باو اقتفا كنند و ميگويد كه‌ وَ اذْكُرْ و ياد كن اى محمد (ص) فِي الْكِتابِ‌ در قرآن‌ إِدْرِيسَ‌ قصه ادريس را كه پسر نبيره شيث است و جد پدر نوحست (ع) و نام او در تورية اخنوخ است و ميگويند بجهة دراست علوم بادريس ملقب شد و منع صرف او مانع اينوجه است ليكن دور نيست و معنى آن در غير لغت عرب قريب باين بوده باشد و مرويست كه سى صحيفه بدو نازل شد و اول كسى كه خط نوشت و از علوم نجوم و حساب و هيئت سخن گفت و وضع موازين و مكائيل نمود و اسلحه ساخت و خياطت كرد او بود و در جامع الاصول آورده كه ادريس بصد سال بعد از وفات آدم (ع) متولد شده از ابن مسعود مرويست كه وى الياس پيغمبر (ع) است‌ إِنَّهُ‌ بدرستى كه او كانَ صِدِّيقاً بود راست گوينده در جميع اقوال با خلق‌ نَبِيًّا خبر دهنده از حق يا بلند مقدار عدم ذكر رسول بجهة خروج نظمست از سلامت چه صديقا رسولا نبيا غير مطبوع طبع سليمست‌ وَ رَفَعْناهُ‌ و برداشتيم او را مَكاناً عَلِيًّا بمكان بلند كه آن شرف نبوت و درجه قرب و مكانتست يا او را ببهشت رسانيديم و يا بآسمان ششم يا چهارم و يا ميان آسمان پنجم و چهارم و اينقول اخير منقولست از ابى جعفر (ع) و از مجاهد نقلست كه رفع وى بر طريق رفع عيسى بود كه قبض روح او نشد و آن چنان زنده است و در احاديث معراجيه ثابت است كه حضرت رسالت (ص) فرمود كه من در آسمان چهارم بادريس ملاقات كردم و در رفع ادريس اخبار متفرقه وارد شده و از آن جمله ابن عباس و مالك بن صعصعه فرموده‌اند كه روزى ادريس را حرارت آفتاب دريافت مناجات كرد كه الهى با وجود اين بعد كه ميان من و آفتاب هست از حرارت آفتاب متاثر شدم آيا آن فرشته را كه حامل آن است چه حال باشد خدايا بار آفتاب را بر او سبك گردان و او را از تاب حرارت آفتاب در سايه عنايت خود محفوظ دار حق سبحانه دعاى وى را مستجاب گردانيد روزى ديگر آن فرشته كه حامل آفتابست خود را سبكبار يافت و تاثيرى از حرارت آن فهم نكرد سبب آن را از حضرت عزت استدعا كرد خطاب رسيد

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 416
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست