responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 41

نميتوانيم كه بى تو زندگانى كنيم القصه با او مجالست كرده بانواع سخنان او مستفيد شدندى و اگر خوابى ديدندى تعبير فرمودى و موافق افتادى و بجهت اين هر روز زندانيان نزد يوسف آمدندى و خوابهاى خود را تقرير كردندى يوسف تعبير آن فرمودى شبى اين هر دو زندانى خوابها ديدند و گويند هر يك خواب ديگرى را بر خود بستند و اين از على بن ابراهيم منقولست و يا ساقى خواب ديد و طباخ نه و يا مطلقا هيچ كدام خواب ناديده بر وجه امتحان يوسف‌ قالَ أَحَدُهُما گفت يكى از ايشان‌ إِنِّي أَرانِي‌ بدرستى كه من ديدم در خواب خود را كه در باغى يك اصل تاك بود بر او سه خوشه انگور رسيده و پياله ملك بدست من‌ أَعْصِرُ خَمْراً مى‌افشردم در او انگور را براى خمر تسميه عنب بخمر باعتبار ما يؤل است‌ وَ قالَ الْآخَرُ و گفت ديگر يعنى طباخ‌ إِنِّي أَرانِي‌ بدرستى كه خود من ميديدم خود را كه در مطبخ ملك‌ أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي‌ كه برميداشتم بر بالاى سر خود خُبْزاً نان را و آن سه سفره نان بود تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ‌ ميخوردند مرغان از آن نان و مير بودند نَبِّئْنا بِتَأْوِيلِهِ‌ خبر ده ما را به تعبير اينخواب‌ إِنَّا نَراكَ‌ بدرستى كه ما ترا ميبينيم‌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ‌ از نيكوكاران با اهل زندان و غير ايشان و يا نيكو دانا در تعبير چه هر خوابى را كه تعبير فرمودى موافق آن واقع شدى و چون يوسف نخواست كه تعبير خواب ايشان بزودى باز گويد چه در آن هلاكت يكى از ايشان بود پس پيش از تعبير ايشان را بطريق قويم كه توحيد است ارشاد فرمود تا بر اسلام بميرند و اول بيان معجزه خود فرمود كه آن اخبار او بود از غيب تا دلالت كند بر صدق او در دعوت ايشان با سلام و صحت تعبير او هم چنان كه طريقه انبياء است كه اول اظهار معجزه ميكردند و بعد از آن امت را بطريق اسلام دعوت ميكردند پس بجهة اين از تعبير اعراض كرده‌ قالَ لا يَأْتِيكُما گفت نيايد بشما طَعامٌ تُرْزَقانِهِ‌ خوردنى كه روزى داده شديد بدان‌ إِلَّا نَبَّأْتُكُما مگر كه خبر دهم شما را بِتَأْوِيلِهِ‌ بعاقبت آن يعنى بگويم كه رنگ و مزه آن طعام چيست‌ قَبْلَ أَنْ يَأْتِيَكُما پيش از آنكه بيايد بشما يعنى اخبار كنم شما را از غيب ايشان گفتند ما هرگز از كاهنان امثال اين نشنيده‌ايم يوسف بجهت رفع كهانت از خود فرمود ذلِكُما اينكه گفتم بشما مِمَّا عَلَّمَنِي‌ از آن چيزيست كه بياموخت مرا رَبِّي‌ آفريدگار من بالهام وحى نه آنكه از قبيل كهانت باشد پس بيان تعليل اينقول كرده بقوله‌ إِنِّي تَرَكْتُ‌ بدرستى كه من ترك كردم و باز

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 41
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست