responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 398

بدين خطاب مستطاب سرافراز گشت پاى خود را بر تنه درخت خرما زد كه سر نداشت و خشك شده و سال خورده بود فى الحال بقدرت ذو الجلال برگ پيدا كرد و ثمره در او ظاهر گشت و خرماى تر و تازه از او فرو ريخت و گويند آن نخله بزميه بود و بروايت ماثوره از ابى عبد اللَّه (ع) عجوه بود آورده‌اند كه چون مريم بر وضع حمل مشرف شد حق سبحانه و تعالى جمعى از ملائكه را فرستاد تا گرد مريم در آمدند و آن هنگام كه عيسى متولد شد او را فرو گرفتند و بشستند بآن چشمه آب و در حرير بهشت پيچيده در كنار مريم نهادند و بوى ندا رسيد كه اى مريم نذر كن كه امروز روزه صمت بدارى‌ فَإِمَّا تَرَيِنَ‌ پس اگر به‌بينى‌ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً از آدميان كسى را كه طاعن تو باشد و از تو پرسد كه اينفرزند از كجا است‌ فَقُولِي‌ پس بگوى باو إِنِّي نَذَرْتُ‌ بدرستى كه من نذر كرده‌ام للرّحمن صوم براى خدا روزه را و در آن شريعت روزه ايشان ترك طعام و كلام بوده و اين را روزه صمت گويند و در شرع ما منسوخست‌ فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ‌ پس سخن نخواهم گفت امروز إِنْسِيًّا با هيچ آدمى بلكه با ملائكه سخن ميگويم و با حق سبحانه مناجات ميكنم و نزد ابن عباس صوم بمعنى صمت است يعنى بر خود واجب گردانيده‌ام كه سخن نكنم و به اين مقدار از سخن ماذون شده بود بجهت اخبار از نذر و بعد از آن ساكت شده و هيچ سخن نگفت و اينقول سديست و از جبائى مرويست كه حق سبحانه باو امر كرد كه روزه صمت را نذر كند و اگر كسى با او تكلم كند باشاره جواب او بدهد و بايماء مضمون‌ إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً را تفهيم او كند زيرا كه معقول نيست كه بلسان خبر دهد كه من نذر كرده‌ام كه سخن نگويم چه اين مكذب نذر او است و كريمه فاشارت اليه كه بعد از اينواقع شده مصدق اينقولست و بعضى گفته‌اند كه ملائكه را باين قول مخاطب ساخت و مردم او شنيدند پس نانى نذر او نباشد زيرا كه نذر او بر اين وجه بودى كه با آدمى سخن نگويد نه كه اصلا تكلم ننمايد و منطوق‌ فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا شايد اينست و قول جبائى اوجه و اشهر است و امر او سبحانه مريم را باين نذر از دو وجه بود يكى آنكه تا عيسى (ع) بجهة تكلم تبرئه مريم نمايد و او را از اين بهتان و ريب برهاند و طعن طاعن را قطع كند دوم بجهة كراهت محاوله سفها و مجادله و مراجعت كلام با ايشان و در اين دلالت است بر آنكه سكوت از سفيه واجب است و ترك جواب اراذل كه سخن ايشان موجب اهانت و هتك عرض باشد لازم آورده‌اند كه چون اهل مسجد مريم را در محراب او نديدند بتفحص او مشغول شده از هر جا و از هر كس ميجستند تا كسى نشان داد كه او را در بيت نجم ديدم قوم او بدانجا رفتند مريم چون ايشان را بديد عيسى را برداشته متوجه ايشان شد و مرويست كه عيسى در راه با مادر بسخن در آمد و گفت اى مادر من بنده خدا و مسيح‌

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 398
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست