responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 397

از مساقطه بمعنى اسقاط يعنى تا بيندازد آن درخت‌ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيًّا بر تو خرماى تر و تازه چيده از بار و بنا بر قرائت اول نصب رطبا بر تميز است‌ فَكُلِي‌ پس بخور از رطب‌ وَ اشْرَبِي‌ و بياشام از آب‌ وَ قَرِّي عَيْناً و روشن ساز چشم خود را يعنى خواطر خود را خوش كن بفرزند يا خوشدل شو بسبز شدن درخت و خرماى تازه كه مناسب حال توست و اينمشتق است از قرار و استراحت يعنى مطمئن شو و جزع مكن و در روايت آمده كه‌

ما للنفساء خير من الرطب و لا للمريض خير من العسل‌

زنان زاينده را بهتر از خرماى تازه نيست و بيمار را بهتر از عسل نه و لهذا حق سبحانه مريم را خرما كرامت فرمود و عسل را شفاى بندگان گردانيد حيث قال‌ فِيهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ‌ عمرو بن ميمون گفته كه زن چون دشوار زايد وى را خرماى بايد داد تا زود بار بنهد از عايشه مرويست كه سنت است كه خرما را مضغ كنند و در دهان طفل نهند در آن وقت كه متولد شود كه من رسول (ص) را ديدم كه چنين كردى و از طلحة بن سليمان روايت است كه‌

اذا عسر ولادتها لم تكن لها خير من الرطب‌

چون زن دشوار زايد هيچ چيز او را از رطب بهتر نيست و از باقر (ع) مرويست‌

لم تتشف النساء الا بمثل الرطب ان اللَّه اطعمه مريم فى نفاسها

يعنى بايد كه زن زاينده شفا نطلبد مگر بمثل خرما بدرستى كه خداى تعالى آن را طعام مريم گردانيد در وقت نفاس او و گويند خرما بزن نفسا دادن و بآن تحنيك كودك كردن از اين روز سنت گشت و در اينكه از مريم اين امور الهيه كه از عادات خارج است و خارق آن از او صادر است از اعطاى سرى و رطب بمريم دو فايده است يكى اكل و شرب و ديگرى آنكه تسليه وى باشد و موجب دفع حزن و الم از او چه اين هر دو بجهة اينكه معجزه‌اند مردمان بدانند كه او از اهل عصمت است و بعيد از ريبت و مثل او از عمل قبيح مبرا و منزه است و بر ايشان واضح شود كه ولادت بدون فحل از مريم كه از عادات خارجست و خارق از امر الهى و قدرت پادشاهى بديع و غريب نيست و لهذا بعد از اعطاى سرى و رطب فرمود كه و قرى عينا يعنى خواطر خود را از اين هر دو خوشحال ساز و غم و اندوه از خود دفع كن و فارغ البال وضع حمل كن آورده‌اند كه چون مريم به كلمه طيبه و هزى اليك مخاطب گشت گفت بار خدايا پيش از اينكه تندرست بودم و رنجور نبودم روزى بمن ميرساندى بى آنكه مرا سعى بايستى كردن اكنون كه بدرد مخاض گرفتارم مرا ميفرمايى كه درخت را بجنبان تا خرما بيفتد اينچه حكمت است خطاب رسيد كه پيش از اينمجرد بودى از جميع عوايق و علايق و بالكليه و من جميع الوجوه متوجه ما بودى اكنون گوشه دلت بعيسى تعلق پيدا كرده و گويند حكمت در اينكه درخت خرما مامور نشده بميوه افكندن بدون هز و تحريك آنست كه تا بندگان بدانند كه عادت الهى جاريست بر اينكه روزى بكوشش و كسب منوط است و حديث‌

الحركة توجب البركة

مؤيد اينست و نعم ما قال شعر

اگر بى‌سعى يزدان رزق دادى‌

بمريم كى ندادى كه هزى‌

مرويست كه چون مريم (ع)

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 397
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست