نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله جلد : 5 صفحه : 396
او از داد مريم را مِنْ تَحْتِها از زير قدم او گويند جبرئيل
مانند قابله در پائين او نشسته بود و توجه نموده تا عيسى را فرا گيرد چون جزع مريم
را بديد آواز داد او را و در بعضى تفاسير ديگر آمده كه جبرئيل در پائين مريم در
زير پشته باو ندا داد پس بنا بر اين مرجع ضمير تحتها غير مذكور باشد اى من تحت
الاكمة و بروايت قتاده ضمير راجع بنخله است يعنى جبرئيل يا فرشته ديگر در زير درخت
خرما او را بخواند و بروايت مجاهد و حسن و وهب و سعيد بن جبير و ابن زيد و ابن
جرير و جبائى ندا كننده عيسى بود كه در شكم مادر ندا كرد و ديگر من تحتها بفتح ميم
و تا ميخوانند يعنى آواز داد مريم را كسى كه در پائين او بود يعنى جبرئيل يا فرشته
ديگر يا عيسى أَلَّا تَحْزَنِي آنكه اندوهگين مباش و تمناى مرگ
مكن و غم مخور و خورسند باش باين تكريم و تعظيم كه حقتعالى تو را فرموده و باين
اجلال و اكرام كه تو را به آن اختصاص داده و از سخنان بىادبانه مردمان و ضرر
ايشان انديشه بخود راه مده قَدْ
جَعَلَ رَبُّكِ
بدرستى كه گردانيد يعنى آفريد و روان ساخت آفريدگار تو تَحْتَكِ
در زير قدم تو سَرِيًّا جوى آب روان كه از آن بياشامى و
بدان طهارت كنى از ابن عباس و مجاهد و سعيد بن جبير مرويست كه در پائين مريم نهرى
بود كه آب آن منقطع شده بود و خشك شده حق سبحانه بجهت مريم آب را در آن جارى
گردانيد و از رسول (ص) معنى سرى برسيدند فرمود كه و هو الجدول سرى جدول آب است و
گويند جبرئيل پاى خود را بر زمين زد فى الحال آب شيرين و خوش آنجا ظاهر شد و از
ابى جعفر مرويست كه عيسى پا را بر زمين زد و چشمه آب جارى شد و تسميه نهر به سرى
جهت سريان و جريان آبست و ابن زيد و جبائى و حسن گفتهاند كه سرى مشتق از سرو است
بمعنى سيادت و رفعت و شرافت پس مراد بآن سيد و شريف باشد از حسن روايتست كه (كان و
اللَّه عبدا سريا) بخدا كه عيسى بنده رفيع القدر و شريف بود پس بنا بر اين معنى
آنست كه اى مريم غم مخور كه پروردگار تو در زير تو مهترى و برگزيده و عالى مرتبه
خلق فرموده و چون سرو بمعنى ازاله غم و اندوه و بخشش نيز آمده پس ممكنست كه معنى
اين باشد كه حق سبحانه در تحت تو شخصى آفريد كه غم و اندوه تو را زايل گرداند و
متخلق باشد بخصال پسنديده و اخلاق سنيه مرضيه وَ هُزِّي إِلَيْكِ و بجنبان و ميل ده بسوى خود بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تنه خرماى خشك شده را با خزف زايد است براى تاكيد كقوله وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ و فرا گفته كه يقول العرب هزه و
هزيه حاصل كه جبرئيل يا عيسى بمريم گفت كه تنه خرما را بجانب خود حركت ده تُساقِطْ
تا فرو ريزد و حفص تساقط خوانده از باب مفاعله مشتق
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله جلد : 5 صفحه : 396