responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 382

رَبِ‌ گفت اى خداوند من‌ أَنَّى يَكُونُ لِي‌ چگونه باشد مرا غُلامٌ‌ پسرى‌ وَ كانَتِ امْرَأَتِي‌ و حال آنكه هست زن من‌ عاقِراً نازاينده‌ وَ قَدْ بَلَغْتُ‌ و بدرستى كه رسيده‌ام‌ مِنَ الْكِبَرِ از بزرگسالى و غايت پيرى‌ عِتِيًّا بنحافت و حالت يبس و جفا و رخات اعصاب و عظام و ضعف قوى يقال (عتا يعتو عتوا و عتيا و عسا يعسو و عسوا و عتيا فهو عات و عاس اذا غيره طول الزمان الى حال اليبس و الجفاف) و ميتواند بود كه عتى و عتو در اينمقام بمعنى از حد در گذشتن باشد چه آن بهر دو معنى آمده يعنى بجهت كبر سن از حد قوة و ايلاد در گذشته‌ام حاصل كه زكريا بر سبيل تعجب گفت بار خدايا در وقتى كه جوان بوديم و استعداد آن داشتيم كه از ما فرزندى آيد بفعل نيامد و اكنون كه بنهايت پيرى رسيده‌ايم و مفاصل سست شده و آب پشت نمانده و اينها همه علاوه عقم كشته آيا بچه نوع فرزند پيدا خواهد شد و گويند فرض او از اين كلام اين بود كه تا جواب آن موجب زيادتى ايقان اهل ايمان شود و ارتداع مبطلان و اگر نه معتقد زكريا در اول و آخر بر نهج واحد بود در آنكه حق سبحانه غنى بالذاتست از اسباب از حسن منقولست كه اينسخن بر طريق استجبار است از كيفيت ايلاد يعنى بار خدايا ما را جوان خواهى ساخت و يا هم در اين پيرى و بزرگ سالى و آيت قدرت خواهى افراخت‌ قالَ‌ گفت فرشته بامر خدا در جواب او كه اى زكريا كَذلِكَ‌ امر همچنين است كه تو گفتى يعنى هم در اين پيرى ولد موعود موجود خواهد شد بعد از آن بجهت اطمينان زكريا ابتدا باين كلام كرد كه‌ قالَ رَبُّكَ‌ گفت پروردگار تو كه‌ هُوَ اينكار كه آفريدن فرزند است در اين سن از اين دو شخص‌ عَلَيَّ هَيِّنٌ‌ بر قدرت من آسانست و ميتواند بود كه كذلك منصوب المحل باشد به (قال ربك و ذلك) اشارة بمبهم و آنچه بعد از آنست مفسران و مانند اين است قوله‌ وَ قَضَيْنا إِلَيْهِ ذلِكَ الْأَمْرَ أَنَّ دابِرَ هؤُلاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِينَ‌ و بنا بر اول مرفوع المحل است بر آنكه خبر مبتداء محذوف باشد اى الامر كذلك و كما قلت چنان كه باين مفسر شده و بر احتمال ثانى تقدير آنست كه قال مثل ذلك و بر هر تقدير باو ندا كردند كه حق سبحانه فرمود كه بر من آسانست كه بهمين حالت رد قوة تو كنم تا بر جماع قوت يابى و فتق رحم زن نمايم تا اخذ نطفه كند و آن را بحد ولد رساند وَ قَدْ خَلَقْتُكَ‌ و بدرستى كه آفريديم تو را مِنْ قَبْلُ‌ پيش از يحيى و بوجود آوردم‌ وَ لَمْ تَكُ شَيْئاً و نبودى چيزى يعنى معدوم صرف بودى تو را از كتم عدم بوجود آوردم و چون تو را در حالت‌

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 382
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست