responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 38

وَ لَقَدْ راوَدْتُهُ‌ و بدرستى كه من مراوده كردم او را عَنْ نَفْسِهِ‌ از نفس او و درخواستم كه آرزوى من بدهد فَاسْتَعْصَمَ‌ پس خويش را نگاه داشت و سر بمن فرو نياورد وَ لَئِنْ لَمْ يَفْعَلْ‌ و اگر چنانچه نكند ما آمُرُهُ‌ آنچه فرمايم او را بآن از انجام مراد من‌ لَيُسْجَنَنَ‌ هر آينه زندان كرده شود وَ لَيَكُوناً مِنَ الصَّاغِرِينَ‌ و باشد از خوار شدگان يعنى داخل در زندانيان يوسف كه اينسخن بشنيد روى را از آن مجلس برتافت و زنان در عقب وى بيرون رفتند در لباس آنكه تا وى را ملامت كنيم و هر يك جدا جدا او را بخود دعوت كردند يوسف از ملاقات ايشان بتنگ آمده‌ قالَ رَبِ‌ گفت اى پروردگار من‌ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَ‌ زندان دوست‌تر است بمن‌ مِمَّا يَدْعُونَنِي‌ از آنچه ميخوانند اينزنان مرا إِلَيْهِ‌ بسوى آن از مطاوعت و ميل بديشان‌

عجب درمانده‌ام در كار اينان‌

مرا زندان به از ديدار اينان‌

وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّي‌ و اگر نگردانى از من‌ كَيْدَهُنَ‌ مكر و فريب ايشان را يعنى اگر مرا در پناه عصمت خود نگيرى‌ أَصْبُ إِلَيْهِنَ‌ ميل كنم بسوى ايشان يعنى اجابت ايشان كنم بطبع و مقتضاى شهوت خود وَ أَكُنْ مِنَ الْجاهِلِينَ‌ و باشم از نادانان بارتكاب آنچه نشايد فَاسْتَجابَ لَهُ‌ پس اجابت كرد مر دعاى او را رَبُّهُ‌ آفريدگار او را فَصَرَفَ عَنْهُ‌ پس گردانيد از او كَيْدَهُنَ‌ مگر ايشان را بقوة عصمت‌ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ‌ بدرستى كه او شنوا است مر دعاى كسى را كه بدو پناه برد الْعَلِيمُ‌ دانا بحال كسى كه از همه در او گريزد آورده‌اند كه بعد از نوميدى زنان از وى زليخا را گفتند كه صلاح آنست كه او را دو سه روزى بزندان باز دارى شايد كه بسبب رياضت رام گردد و قدر راحت و نعمت را دانسته سر تسليم بر خط فرمان تو نهد

چه كوره ساز زندان را بر او گرم‌

بود زانكوره گردد آهنش نرم‌

زليخا اين سخن را قبول كرده نزد عزيز آمد و گفت از اينغلام عبرى بد نام گشته‌ام و طبع مرا از خدمت او نفرتى بديد آمده صلاح آنست كه او را بقيد و بند و زنجير گرفتار كرده در زندان افكنى تا مردم گمان برند كه او گناه كار است و من از ملامت باز رهم عزيز را اينسخن مقبول افتاد حكم كردند كه بزندانش برند كما قال‌ ثُمَّ بَدا لَهُمْ‌ پس ظاهر شد مر ايشان را يعنى عزيز و اهل او را مِنْ بَعْدِ ما رَأَوُا الْآياتِ‌ از پس آنكه ديدند دلايل عصمت و شواهد داله بر برائت يوسف چون شهادت صبى و چاك پيراهن و قطع دستها و استعصام او از ايشان و فاعل بدا مضمر است كه مفسر است بقوله‌ لَيَسْجُنُنَّهُ‌ يعنى با وجود

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 38
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست