responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 355

موسى‌ لِفَتاهُ‌ گفت موسى مر جوانمرد خود را يعنى يوشع كه وقت چاشت شد آتِنا غَداءَنا بيار طعام چاشت ما را تا بخوريم و دمى بياسائيم كه گرسنه شديم‌ لَقَدْ لَقِينا هر آينه ديديم‌ مِنْ سَفَرِنا هذا از اين سفرى كه كرديم‌ نَصَباً رنج و سختى گويند كه موسى در غير اينسفر از اسفار ديگر رنج و تعب باو نرسيده بود و تقييد باسم اشارت مؤيد اين است چون يوشع سفره پيش آورد قصه ماهى بيادش آمد قالَ أَ رَأَيْتَ‌ گفت خبر دارى‌ إِذْ أَوَيْنا إِلَى الصَّخْرَةِ چون جاى گرفته بوديم بآن صخره بر كنار چشمه‌ فَإِنِّي‌ پس بدرستى كه من‌ نَسِيتُ الْحُوتَ‌ فراموش كردم ماهى را و تمامى قصه باو باز گفت و بعد از آن بر سبيل اعتذار گفت كه‌ وَ ما أَنْسانِيهُ‌ و فراموش نكرد بر من ذكر او را إِلَّا الشَّيْطانُ‌ مگر شيطان كه مرا مشغول ساخت‌ أَنْ أَذْكُرَهُ‌ از آنكه ياد دهم تو را از حال ماهى‌ وَ اتَّخَذَ سَبِيلَهُ‌ و گرفت ماهى راه خود را فِي الْبَحْرِ در دريا عَجَباً راه عجب كه هر جا ميرفت راه فراخ پيدا ميشد و زمين دريا نيز خشك ميگشت و بجهت آنكه شيطان قصه ماهى را از ياد من برد اين همه تعب و مشقت در اين راه كشيديم و فكر طعام ديگر نكرديم و گويند و ما انسانيه الا الشيطان ان اذكره نهايت كلام يوشع است و ضمير و اتخذ سبيله راجع بموسى است يعنى حقتعالى حبيب خود را خبر داده كه موسى بعد از استماع اينسخن از يوشع قصد مراجعت فرمود و فرا گرفت راه خود را در دريا راهى عجيب و غريب‌ قالَ‌ گفت موسى يوشع را ذلِكَ‌ آن امر ماهى و قصه او ما كُنَّا نَبْغِ‌ آن چيزى بود كه ما بوديم كه ميطلبيديم چه حقتعالى بمن وحى فرستاده كه آن ماهى ما را راه خواهد نمود بدان كسى كه ميطلبيم‌ فَارْتَدَّا پس بازگشتند عَلى‌ آثارِهِما بر نشانهاى قدم خود قَصَصاً از پى رفتنى اين مصدر فعل محذوفست كه فعل مذكور دال است بر آن اى يتبعان تبعا القصه بر پى خود باز گشتند تا رسيدند بدانموضع كه ماهى بدريا آمده بود راهى ديدند گشاده و خشك بدان در آمدند فَوَجَدا پس يافتند عَبْداً مِنْ عِبادِنا بنده از بندگان ما كه بمحض عنايت‌ آتَيْناهُ‌ داديم او را رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا بخششى از نزد ما كه آن وحى است و نبوت بقولى كه او را پيغمبر ميدانند يا طول عمر بمذهب آنها كه بموت او قايل نيستند و صحيح آنست كه پيغمبر بوده و اكنون زنده است و صلحا و مسافرين را كه راه گم كرده باشند روى براه آورد و اين منافى‌

لا نبى بعدى‌

نيست زيرا كه مراد حضرت آنست كه شريعت من ناسخ جميع شرايعست و هيچ‌

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 355
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست