responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 356

پيغمبرى بعد از من مبعوث نشود كه مردمان را بشريعت خود دعوت كند پس خضر اگر چه بعد از او زنده مانده است اما شريعت او منسوخ است‌ وَ عَلَّمْناهُ‌ و بياموختيم ما او را مِنْ لَدُنَّا عِلْماً از نزد خود علمى كه خاص است بما و كسى آن را نداند الا بتعليم ما و آن علم است بمغيبات و از صادق (ع) مرويست كه نزد خضر علمى بود كه در تورية نبود و موسى گمان ميبرد كه جميع علوم در تورية مكتوب باشد و در حقايق سلمى از ذو النون مصرى نقل كرده كه علم لدنى آنست كه حكم كند بر خلق بمواقع توفيق و خذلان و گفته‌اند علمى است كه حاصل ميشود بى‌واسطه كسب و تلقين حرف و صاحب كشف الاسرار آورده كه داننده اين علم را محقق است كه از يافته سخن گويد و در فتوحات از سلطان العارفين شيخ فريد الدين عطاء نقل كرده كه جمعى دانشمندان گفته‌اند كه (اخذتم عليكم ميتا عن ميت و اخذنا علمنا عن الحى الذى لا يموت) و بدانكه اسم خضر ارمياء بن ملكا بوده و خضر لقبش است زيرا كه هر جا كه مى‌نشست زمين سبز ميگشت مجاهد گفته كه چون نماز گذاردى پيرامن او بيكبار سبز گشتى و اينكه بعضى گفته‌اند كه مراد از اين كس الياس است يا اليسع قولى است مرجوع و ضعيف و مخالف قول جمهور است آورده‌اند كه چون يوشع و موسى به مكان خضر رسيدند او را ديدند تكيه كرده و جامه خود را در سر كشيده موسى (ع) بدو سلام كرد خضر از روى خود جامه بيرون كرده جواب داد گفت تو كيستى گفت من موسى‌ام نبى بنى اسرائيل حقتعالى فرموده است با تو صحبت دارم و از تو چيزى بياموزم ابن جريح گفته كه موسى (ع) خضر را ديد كه سجاده سبزى بر روى آب كشيده و بر بالاى آن نشسته بر وى سلام كرد وى برخواست و گفت‌

عليك السلام يا نبى بنى اسرائيل‌

موسى (ع) گفت چون دانستى كه من رسول بنى اسرائيلم گفت آن كس كه تو را رهنمونى كرد احوال تو را بمن اعلام كرد سعيد بن جبير گفت چون موسى بخضر رسيد خضر نماز ميكرد چون سلام باز داد موسى بر وى سلام كرد خضر گفت سلام عادت شهر ما نيست پس بنشستند و حديث در پيوستند مرغكى بيامد و منقار در آب زد و قطره برداشت و در پر خود ماليد و برفت خضر موسى را گفت دانى كه اين چه رمز است گفت نه خضر گفت جهانيان در علم بنى اسرائيل عاجز و بنى اسرائيل در علم تو و تو در علم من و علم من و تو و جمله عالميان نسبت بعلم الهى مقدار يك قطره‌ايست كه اينمرغ از دريا برداشت و در پر خود ماليد در خبر است كه از امام موسى الكاظم ع پرسيدند كه خضر عالم‌تر بود يا موسى فرمود خضر از موسى پرسيد موسى جواب نداشت اگر هر دو نزد من حاضر آمدندى و از من پرسيدندى جواب هر دو بگفتمى و آنچه من از ايشان پرسيدمى جواب نداشتندى و شبهه نيست كه علمى چنين از معلم علم علمك ما لم تكن تعلم بميراث گرفته بود القصه بعد از ملاقات موسى و خضر قالَ لَهُ مُوسى‌ گفت مر او را موسى كه‌ هَلْ‌

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 356
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست