responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 352

و بسمع قبول او را نشنود تا پندارى كه‌ إِنَّا جَعَلْنا بدرستى كه ما نهاده‌ايم‌ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ‌ بر دلهاى ايشان‌ أَكِنَّةً پوششها أَنْ يَفْقَهُوهُ‌ بجهت كراهت آنكه دريابند آن را و يا بجهت آنكه در نيابند بنا بر اول مضاف مقدر است اى كراهة ان يفقهوه و بنا بر ثانى حرف جر با لاء نفى اى لئلا يفقهوه و تذكير ضمير و افراد آن با آنكه راجع بآياتست به اعتبار معين است‌ وَ فِي آذانِهِمْ‌ و نهاده‌ايم بر گوشهاى ايشان‌ وَقْراً گرانى تا نشنوند چنانچه حق استماع است و تفصيل و تبيين اين معنى در آيه‌ خَتَمَ اللَّهُ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ‌ سمت ذكر يافته‌ وَ إِنْ تَدْعُهُمْ‌ و اگر خوانى تو ايشان را إِلَى الْهُدى‌ به آنچه سبب هدايتست يعنى ايمان و قرآن‌ فَلَنْ يَهْتَدُوا پس راه نيابند إِذاً آن هنگامى كه دعوت كنى يعنى بدعوت تو براه نيايند أَبَداً هرگز مراد كفار معاندند از اهل مكه كه علم الهى تعلق گرفته بود كه از فرط عناد و غايت جحود ايمان نياورند وَ رَبُّكَ الْغَفُورُ و پروردگار تو بسيار مغفرتست و عيب‌پوش‌ ذُو الرَّحْمَةِ خداوند بخشش و بجهت فضل و فرط رحمت خود عذاب ايشان را تاخير كرده تعجيل نميفرمايد لَوْ يُؤاخِذُهُمْ‌ و اگر بگيرد خداى ايشان را يعنى كافران را بِما كَسَبُوا بآنچه كسب كردند از گناهان كه شركست و تكذيب پيغمبران و قرآن و مهلت ايشان ندهد لَعَجَّلَ‌ هر آينه بشتاباند لَهُمُ الْعَذابَ‌ براى ايشان عذاب خداى را در دنيا بجهت افراط ايشان در شرك و عداوت رسول او ليكن در آن تعجيل نميفرمايد بَلْ لَهُمْ‌ بلكه مر مشركان راست‌ مَوْعِدٌ وعده يا زمان وعده كه روز بدر است يا قيامت كه چون آن وعده درآيد لَنْ يَجِدُوا مِنْ دُونِهِ‌ نيابند بجز از خدا مَوْئِلًا پناهى و گريزگاهى كه بآن بازگشت كنند وَ تِلْكَ الْقُرى‌ و آن ديهها كه قصه ايشان را بر تو خوانده‌ايم يعنى حجر و احقاف و مؤتفكات و امثال آن‌ أَهْلَكْناهُمْ‌ هلاك كرديم اهالى آن را لَمَّا ظَلَمُوا آن هنگام كه ستم كردند بر خود بكفر و تكذيب و مجادله و معاصى‌ وَ جَعَلْنا و مقرر كرديم‌ لِمَهْلِكِهِمْ‌ براى هلاك ايشان‌ مَوْعِداً وقتى معلوم كه چون در رسيد پيش و پس نرفتند و در همان وقت مستاصل گشتند پس چرا قريش از آن عبرت نمى‌گيرند و از شرك و نافرمانى دست باز نميدارند و بتاخير عذاب مغرور مى‌شوند

على بن ابراهيم در تفسير خود آورده كه چون حضرت رسالت (ص) قصه اصحاب كهف را براى قريش بيان كرد ايشان گفتند ما را

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 352
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست