ساحت خود بر زبان راند چون اين سخن تهديده آميز شنيد بجهت دفع سخن و عذاب‌ قالَ‌ گفت يوسف يا عزيز كه‌ هِيَ راوَدَتْنِي‌ زليخا درخواست مرا عَنْ نَفْسِي‌ از نفس من و من از او امتناع كردم و گريختم عزيز گفت راستى اين سخن بچه دانيم هيچكس از اين واقعه خبردار نيست يوسف گفت در آن خانه كودكى چهار ماهه در گهواره است گواه منست و آن كودك پسر خاله زليخا بود عزيز گفت كودك چهارماهه چه داند و چگونه سخن گويد يوسف فرمود كه خداى من قادر است بر آنكه او را بسخن آرد و در لطايف آورده كه عزيز از آن كودك پرسيد كه تو چه گويى بقدرت الهى بسخن آمده گفت يوسف راست ميگويد كما قال اللَّه تعالى‌ وَ شَهِدَ و گواهى داد شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها گواهى از كسان زليخا و گويند گواه پسر عم زليخا بود كه از روى حكمت گفت اى عزيز إِنْ كانَ قَمِيصُهُ‌ اگر هست گريبان پيرهن يوسف‌ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ‌ دريده شده از پيش‌ فَصَدَقَتْ‌ پس زليخا راست ميگويد وَ هُوَ مِنَ الْكاذِبِينَ‌ و يوسف از دروغ گويانست چه اين صورت دليلست بر آنكه زليخا دفع يوسف مى‌كرد از خود گريبان از پيش دريده شده‌ وَ إِنْ كانَ قَمِيصُهُ‌ و اگر هست پيراهن يوسف‌ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ از پس دريده شده‌ فَكَذَبَتْ‌ پس زليخا دروغ ميگويد وَ هُوَ مِنَ الصَّادِقِينَ‌ و يوسف از راستگويان است چه اين حال دلالت دارد كه يوسف از وى گريخته و او در پس او در آمده وى را بخود كشيده پيراهن از پس دريده و اصح آنست كه كودك چهارماهه بجهة براءت ساحت يوسف به سخن در آمد و اين سخن گفت و از حضرت رسول (ص) مرويست كه حقتعالى چهار كودك پيش از وقت تكلم بسخن در آورده يكى پسر ماشطه فرعون دوم گواه يوسف سوم صاحب جريح چهارم عيسى (ع) چنانچه تفسير اين در سورة البروج بيايد انشاء اللَّه تعالى پس حقتعالى القاء شهادت كرد بزبان كودك شيرخواره كه از اهل زليخا بود تا الزام باشد در حجت بر زليخا و بدان كه شرطيه محكيّه‌ست بر اراده قول يا آنكه فعل شهادت از مقوله قولست و تسميه اين كلام بشهادت بجهت آنست كه ادا شده است در مؤداى شهادت و جمع ميان آن كه براى استقبالست و كان بجهت آنست كه كلام بر تاويل ان يعلم انه كان است و نظير اينست ان احسنت الى فقد احسنت اليك من قبل چه در تقدير اينمعنى است ان تمنن على باحسانك امنن عليك باحسانى السابق‌ فَلَمَّا رَأى‌ پس آن هنگام كه بديد عزيز قَمِيصَهُ‌ پيراهن يوسف را قُدَّ مِنْ دُبُرٍ دريده شده از پس روى بزليخا كرد از روى غضب‌ قالَ إِنَّهُ‌ گفت بدرستى‌