نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله جلد : 5 صفحه : 318
تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ
وَ تَخِرُّ الْجِبالُ هَدًّا أَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمنِ وَلَداً آورده اند كه حضرت رسالت (ص) از
استماع اين كلمه بغايت غمناك شد و اميدى كه بايمان ايشان داشت انقطاع نزديك رسيد
حقتعالى بر سبيل تسلى دل مبارك وى فرمود كه فَلَعَلَّكَ
پس همانا كه تو باخِعٌ نَفْسَكَ ستم كننده مر نفس خود را عَلى آثارِهِمْ
بر تحسر و اندوه بر نشانهاى بازگشتن و پشت كردن ايشان از ايمان اين تشبيه حال آن
حضرت است بحال كسى كه اعزه و احبه او از او مفارقت كرده باشند و او بطريق تحسر بر
آثار ايشان نگرد و اندوه و تاسف برايشان خورد مراد آنست كه كار ايشان بر خود آسان
گير و غم بر دل بيغل منه إِنْ
لَمْ يُؤْمِنُوا اگر
ايمان نياورند بِهذَا الْحَدِيثِ باين سخن يعنى قرآن بر تحسر بر
پى كفر كفار و عصيان ايشان خود را هلاك مساز أَسَفاً
بجهة اندوه و جزع يا حسرت يا غضب در حالتى كه متاسف باشى بر ايشان و اسف فرط حزن و
غضب است و تسميه قرآن بحديث دالست بر آنكه قرآن حادث است نه قديم بعد از آن جهت
تسليه حضرت رسالت (ص) ميفرمايد كه
إِنَّا جَعَلْنا
بدرستى كه ما گردانيديم ما عَلَى
الْأَرْضِ آن چيزى
را كه بر زمينست از معادن و نباتات و حيوانات زِينَةً لَها
آرايش مر اهل زمين را و نزد بعضى از اهل تحقيق ما بمعنى من است و مراد انبيااند يا
اوليا يا علما يا حفظه قرآن كه زينت زمين ايشاناند و گويند آرايش زمين به رجال
اللَّه است كه ايشان را اوتاد الارض گويند چه قيام عالم بوجود شريف ايشان باز بسته
است و اينها نزد اهل حق ائمه هدى عليهم السلاماند و تسميه صاحب الزمان بقائم از
اينجهة است و اينكه در دعاى عديله منسوبست بحضرت امير المؤمنين و امام المتقين و
يعسوب الدين على بن ابى طالب ع واقع شده كه به ثبتت الارض و السماء دلالتى صريحست
بر اين مدعا حاصل كه ميفرمايد ما آنچه در زمين است براى بندگان آرايش دادهايم از
اقسام نعم و يا انبياء و اولياء و علما را سبب انتظام عالم گردانيدهايم لِنَبْلُوَهُمْ
تا بيازمائيم يعنى با ايشان معامله آزمايندگان كنيم تا ظاهر گردد كه أَيُّهُمْ
كدام از ايشان أَحْسَنُ عَمَلًا نيكوتر است از روى كردار يعنى
كيست كه شكر نعم الهى بتقديم رساند بوسيله طاعت و صرف آن نمايد على ما ينبغى و
كيست كه از آن كفران ميورزد بجهت كسب سيئات و آن را در غير رضاى الهى انفاق ميكند
و يا كدام از بندگان راه حق را اختيار مىكند و كدام در طريق باطل قدم مينهد و يا
چه كس روى از نعم فانيه دنيويه گردانيده بالكليه متوجه مولى مىشود و التفات بآن
نمىكند و چه كس پابست آن شده از دولت آخرة محروم مىماند خاتمه آية دليلست بر
بطلان قول مجبره چه منطوق آيه مصرحست بر آنكه افعال صادره از بندگان از جهت ايشان
است نه از جانب خدا بعد از اين در عدم ثبات حطام دنيويه مىفرمايد وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ بدرستى كه ما گردانيدهايم ما عَلَيْها
آن چيزى را كه بر
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله جلد : 5 صفحه : 318