responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 317

ضمير له راجع بعبد است و معنى آنكه نگردانيد بنده خود را مايل بغير خود بلكه او را مستقيم گردانيد در جميع احوال‌ لِيُنْذِرَ تا بيم كند خدايا محمد (ص) مر كافران را بَأْساً شَدِيداً بعذابى سخت كه استيصالست يا عقوبت دوزخ و حذف مفعول اول كه ان الذين كفروا است بجهت اكتفاست بدلالت قرينه و اقتصار بر آنچه مقصود است و قوله‌ مِنْ لَدُنْهُ‌ متعلق است بفعل مقدر اى (صادرا من عنده) يعنى عذاب صادر شده از نزديك خدا چه معذب اوست نه غير او و بكر لدنه باسكان دال و كسر نون ميخواند وَ يُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِينَ‌ و تا مژده دهد پيغمبر يا قرآن مر گرويدگان را الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ‌ آنان كه ميكنند كارهاى پسنديده‌ أَنَّ لَهُمْ‌ بآنكه مر ايشانراست‌ أَجْراً حَسَناً مزدى نيكو يعنى پاداش پسنديده و تمام كه آن بهشت نعيم است‌ ماكِثِينَ فِيهِ‌ در حالتى كه مقيم باشند در آن‌ أَبَداً هميشه بى‌انتقال و انقطاع‌ وَ يُنْذِرَ الَّذِينَ‌ و تا بيم كند آنان را كه از روى جهالت و غوايت‌ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ‌ گفتند فرا گرفت خدا وَلَداً فرزندى و قائلان يهودند و نصارى و بنو مدلج تخصيص ايشان بذكر و تكرار انذار متعلق بايشان جهت استعظام كفر ايشان است و عدم ذكر منذر به جهة استغنا است بتقديم ذكر آن‌ ما لَهُمْ‌ نيست اين گويندگان را بِهِ‌ بفرزند يا بدين سخن كه ميگويند مِنْ عِلْمٍ‌ هيچ دانشى بر استحاله آن يعنى ايشان اين را از فرط جهل و توهم كذب ميگفتند كه باعث اين تسويلات شيطانى بود و محض تقليد آنچه شنيده بودند از اوايل خود بدون علمى‌ وَ لا لِآبائِهِمْ‌ و نه دانشى بود مر پدران ايشان را در اين باب بلكه ايشان نيز بى‌علمى و دانشى آن را ميگفتند كَبُرَتْ كَلِمَةً بزرگ است مقاله ايشان در كفر از روى كلمه اين در معنى تعجب است يعنى سخن بزرگست كه بجهة وساوس شيطانى و تسويلات نفسانى‌ تَخْرُجُ‌ بيرون مى‌آيد مِنْ أَفْواهِهِمْ‌ از دهنهاى ايشان بر وجه جرات و فرط جهالت چه اتخاذ ولد متضمن نسبت است و تشريك و ايهام احتياج او سبحانه بولد و غير آن از صفات نقص پس بجهت آنكه اين كلمه مشتمل بوده بر تشبيه و تشريك و احتياج و اتصاف الكلمه بصفات حدوث آن را از جميع اقوال كفار مخصوص ساخت بذكر و بدانكه فاعل كبرت كلمة محذوفست و نصب كلمة بر تميز است و قوله‌ تَخْرُجُ مِنْ أَفْواهِهِمْ‌ صفت كلمه است كه مفيد استعظام اجتراى ايشانست بر اخراج ايشان از افواه ايشان‌ إِنْ يَقُولُونَ‌ نميگويند إِلَّا كَذِباً مگر دروغى آن نوع دروغى كه از فرط كبر در كذب شريكست كه بسبب آن آسمان و زمين بشكافد و كوه‌ها از جا برود كما قال‌

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 317
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست