responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 314

بر وجهى كه اصحاب تو نشنوند بلكه طريق وسط اختيار كن سيم خطابست بهر مكلف يعنى بسيار بلند مخوان كه موهم ريا است و بسيار آهسته مخوان كه در مظنه ترك نماز است و تهاون بآن چهارم آنكه مراد بصلاة دعا است پنجم آنكه اين آيه منسوخ است لقوله‌ ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً و قول اول اوليست بجهت قرب آن بظاهر لفظ آيه و آيه از مجملات باشد و بيان آن موقوف باشد بفعل پيغمبر (ص) و اهل بيت او هم چنان كه مشهور است و چون امر براى وجوبست پس بيان ايشان عليه السلام واجب الاتباع باشد و اينجا چند فايده است يكى آنكه مراد بجهر آنست كه قريب صحيح السمع آن را بشنود و اخفات آنكه نفس خود را بشنواند دوم اجماع جمهور است بر استحباب جهر و اخفات در هر دو موضع خود و حق وجوب آنست بجهة احاديث متواتره از پيغمبر (ص) و ائمه عليهم السلام و تفصيل اين مبحث آنست كه جهر واجب است بر مرد در نماز صبح و دو ركعت اولين نماز مغرب و دو ركعت اولين نماز عشا و اخفات در بواقى و اما فرض زن اخفاتست در همه و اگر ايمن باشد از سماع اجنبى صوت او را جهر جايز است نزد بعضى و احوط عدم آنست خنثى مشكل اولى آنست كه با امن از سماع اجنبى چون مردانست و با عدم آن چون زن سوم اجماع اصحاب ما است بر استحباب جهريه بسمله در اخفات و اكثر جمهور بر خلاف اينند چهارم در اذكار غير قرائت نه جهر واجبست و نه اخفات لكن اولى آنست كه امام بجهر بخواند و مأموم اخفات و منفرد مخير است ميان هر دو پنجم صلاة غير يوميه اگر واجب است اولى آنست كه مصلى در آن مخير بود بجهت اصالت عدم وجوب در هر دو موضع و اگر مندوبست در نوافل يوميه اخفات سنت است و در ليليه جهر وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ‌ و بگوى همه ستايش و ثنا مر خداى راست‌ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً آن خدايى كه فرا نگرفت فرزندى برد يهوديه و نصرانيه است و بنو مدلج كه اثبات فرزند ميكند براى او وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ‌ و نيست مر او را انبازى‌ فِي الْمُلْكِ‌ در پادشاهى يعنى الوهيت در مشركانست كه بتان را شريك حق ميگويند وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌ‌ و نيست مر او را دوستى كه همجنس او باشد يا از غير جنس او باشد مِنَ الذُّلِ‌ از جهت مذلتى كه داشته باشد تا بسبب قيام آن دوست بامر او عزيز و ارجمند گردد اين رد صائبانست كه ميگفتند (لو لا اولياء اللَّه لذل) اگر خداى را دوستان نبودى ذليل شدى علم الهدى فرموده كه حقتعالى دوست نگيرد تا بمدد او از ذل بعز رسد بلكه دوست گيرد تا بلطف وى از حضيض مذلت باوج عزت رسد و ترتب حمد بر نفى از اتخاذ ولى جهت دلالتست بر آنكه او سبحانه مستحق جميع حمد است زيرا كه كامل الذاتست و منفرد به ايجاد و منعم على الاطلاق و ما عداى آن ناقصند و مملوك و لهذا عطف عليه بقوله‌ وَ كَبِّرْهُ‌ و تعظيم كن او را تكبيرا

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 314
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست