نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله جلد : 5 صفحه : 301
رايحه احوال آن نبى استشمام ميتوان كرد شما بجهت آزمايش از او بپرسيد
كه طواف مشرق و مغرب كه بود و احوال جوانانى كه در زمان پيشين گم شدند چگونه است و
روح چيست اگر هر سه سؤال را جواب دهد يا هيچكدام را جواب ندهد بدانيد كه او پيغمبر
نيست و اگر دو را جواب دهد و از روح هيچ نگويد پيغمبر است چه ما در كتاب خود چنين
يافتهايم ايشان بمكه آمده مجلس ساختند و از آن حضرت سؤال كردند حقتعالى در باب
مفقود آن زمان اين آيه فرستاد كه أَمْ
حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً و در باب آنكه در شرق و غرب عالم
سير كرد اين آيه آمد كه وَ يَسْئَلُونَكَ
عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ قُلْ سَأَتْلُوا عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْراً و در باب روح فرموده كه وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ و ميپرسند تو را از كيفيت روح كه انسان
بدان زنده است قُلِ الرُّوحُ مِنْ
أَمْرِ رَبِّي بگو
روح از امر پروردگار منست كه بامر كن كائن شده بىماده و آن از آن جمله است كه مخصوص
است بعلم خدا و غير حقتعالى بد و دانا نيست در مجمع آورده كه مفسران را در روحى كه
مسئول عنه هست چند قولست يكى آنكه مراد ايشان روحيست كه در بدن انسان است حقتعالى
فرمود كه مِنْ أَمْرِ رَبِّي و عدول حضرت از جواب ايشان جهت
آنست كه ادعاييست بصلاح در دين چه ايشان در سؤال متعنت بودند نه مستفيد كه اگر
جواب از آن حضرت صادر ميشد عناد ايشان بيشتر ميشد و يا بجهت دلالت بر ثبوت نبوت او
و صدق دعوى او چنان كه از سبب نزول آن معلوم شد دوم اينكه سؤال ايشان از روح از
حيثيت آن بود كه آن مخلوق و محدث است يا قديم حقتعالى جواب داد كه قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي اى من فعله و خلقه پس آية جواب سؤال
ايشان باشد و بنا بر اين ميتواند بود كه غرض ايشان از روح روحى بوده باشد كه قوام
بدن بدانست و اين قول ابن عباس است و يا مراد جبرئيل باشد و اين از حسن و قتاده
منقول است يا ملكى است از ملائكه كه او را هفتاد رويست و هر روى هفتاد هزار دهن و
در هر دهنى هفتاد هزار زبان و بر هر زبانى هفتاد هزار لغت تسبيح حقتعالى ميكند و
حقتعالى از هر تسبيح او فرشته مىآفريند كه عبادت او ميكنند و ثواب آن بشيعيان اهل
بيت ما ميدهند و يا مراد به عيسى است كه مسمى بروح است و يا خلقيست از خلقان خدا
بر صورت بنى آدم كه طعام و شراب ميخورند و فرشته نيستند سوم آنكه مشركان سؤال
كردند از روحى كه قرآنست كه ملك چگونه آن را بتو القا ميكند و بچه وجه معجز است و
چگونه است كه نظم و ترتيب آن مخالف انواع كلام ما است از خطب و اشعار و حقتعالى آن
را روح تسميه فرموده در كريمه وَ
كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا پس حقتعالى در جواب ميفرمايد كه اى محمد
(ص) بگو كه روح كه قرآنست از امر پروردگار من است انزال آن فرموده بر تصديق نبوت
من و از فعل
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله جلد : 5 صفحه : 301