نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله جلد : 5 صفحه : 287
پس صفت ايشان بر شجره بر سبيل مجاز جارى شده و يا وصف آنست بآنكه در
اصل جحيم رسته است كه ابعد است از مكان رحمت و يا بآنكه مكروه و موذيست چنان كه
گذشت وَ نُخَوِّفُهُمْ و ميترسانيم كافران را بانواع
تخويفات چون اخبار از استيصال امم سابقه و يا ذكر نار و سعير و زقوم و امثال آن فَما يَزِيدُهُمْ پس نمىافزايد آن تخويف ايشان را إِلَّا طُغْياناً كَبِيراً مگر سركشى بزرگ يعنى كارى گزاف و ستيزه
از حد متجاوز شده و چون اين تكبر ايشان را بجهت وسوسه ابليس است در عقب اين اخبار
ميفرمايد از استكبار و سوء خاتمه او بقوله
وَ إِذْ قُلْنا و
ياد كن چون گفتيم لِلْمَلائِكَةِ
اسْجُدُوا مر
فرشتگان را كه سجود كنيد لِآدَمَ مر آدم را سجده تعظيم و تكريم فَسَجَدُوا
پس سجده كردند همه ايشان
إِلَّا إِبْلِيسَ
مگر ابليس كه سجده نكرد و چون خداى تعالى گفت چرا سجده نكردى قالَ أَ أَسْجُدُ
گفت بر وجه استكبار و انكار كه ايا سجده كنم يعنى نكنم لِمَنْ خَلَقْتَ
مر آن كس را كه آفريدى طِيناً از گل اين منصوب بنزع خافض است
پس حق سبحانه بر او لعنت كرد و وى را از درگاه خويش براند قالَ
گفت ابليس ديگر باره أَ رَأَيْتَكَ كاف براى تاكيد خطاب است و محلى
از اعراب ندارد يعنى ابليس بعد از مشاهده تفضيل آدم بر او گفت كه اى پروردگار من
آيا ديدى و پسنديدى هذَا الَّذِي
كَرَّمْتَ عَلَيَ
اين كه گرامى كردى و فضل دادى او را بر من جمله در موضع استفسار است بمعنى اخبرنى
و اعلمنى يعنى خبر ده و اعلام كن مرا كه اينكه اكرام كردى و فضل دادى آدم را بر من
بچه حيثيت بود و حال آنكه او از خاك است كه اخس عناصر است و من از آتش كه اشرف
آنست لَئِنْ أَخَّرْتَنِ كلام مستانف است و لام توطيه قسم
قسم يعنى بخدا كه اگر واپس دارى مرا و مرگ مرا تاخير كنى إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ تا روز قيامت لَأَحْتَنِكَنَ
هر آينه مستولى شوم باغواء و اضلال
ذُرِّيَّتَهُ بر
فرزندان او بوسيله عصيان اصل احتناك از حنك است يعنى هم چنان كه دابه را بريسمان
در حنك بسته كشند و رام خود سازند من ريسمان مكر و وسوسه را در حنك و عنق همه كرده
بخود كشم و در تحت فرمان خود در آورم و اغواء و اضلال همه نمايم إِلَّا قَلِيلًا
مگر اندكى كه نتوانم ايشان را گمراه كردن بسبب عصمتى كه بايشان ارزانى داشته باشى
و دانستن ابليس اين را كه بر او سهل و آسان باشد اغوا و اضلال ذرية و ايشان طاعت
او كنند يا جهت استنباط او بود از قول ملائكه كه أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها و يا جهت تفرس او از خلق ايشان كه آن
ركوز شهوت و غضب بود در
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله جلد : 5 صفحه : 287