responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 195

مخافة اللَّه لا يقطر من دموعهم قطرة الا صار ملكا فاذا كان يوم القيمة رفعوا رؤسهم و قالوا ما عبدناك حق عبادتك‌

يعنى حقتعالى را در آسمان هفتم فرشتگان هست كه در سجودند از آن زمان كه ايشان را آفريده تا روز قيامت گوشتهاى دوش و هر دو پهلوهاى ايشان ميلرزد از خوف خدا هيچ قطره از آب چشم ايشان جدا نميشود مگر كه فرشته از آن آفريده ميشود و چون روز قيامت رسد سر از سجده بردارند و گويند بار خدايا نپرستيديم تو را چنان كه حق پرستيدن تست و چون حقتعالى دلايل قدرت و الوهيت خود بيان كرد در عقب آن ايراد بينه ميكند بر وحدانيت بقوله‌ وَ قالَ اللَّهُ‌ و گفت خداى تعالى‌ لا تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ‌ فرا مگيريد و خداى را بخدايى ذكر اثنين براى تأكيد است‌ إِنَّما هُوَ جز اين نيست كه خداى تعالى‌ إِلهٌ واحِدٌ معبوديست يكتا يعنى وحدت لازم الوهيت است زيرا كه مرتبه الوهيت منافى اثنينية است چنانچه بادله واضحه ثابت گشته پس بايد كه خداى واحد باشد من كل الوجوه و همه اشيا قايم باو و محتاج باو باشند و وى قايم بذات خود باشد و غير محتاج بغير صاحب انوار گفته كه ذكر عدد اثنين با آنكه معدود كه الهين است دلالت بر آن ميكند دلالتست بر آنكه مساق نهى بآنست يا ايما است بآنكه اثنينية منافى الهية است و همچنين ذكر واحد كرده با اله بجهت آنكه دلالت كند بر آنكه مقصود اثبات وحدانيت است نه الهية يا تنبيه بر آنكه وحدت از لوازم الهية است بعد از آن نقل ميكند از غيبت بتكلم جهت مبالغه در ترهيب و تصريح بمقصود و فرموده كه‌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ‌ پس بترسيد از من كانه قال (فانا ذلك الاله الواحد فاياى فارهبون لا غير) و از بعضى حكما نقل است كه (نهاك ربك ان تتخذ الهين فاتخذت آلهة عبدت نفسك و هواك و دنياك و طبعك و مرادك و عبدت الخلق فاتى موحد) وَ لَهُ‌ و مر خدايراست‌ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‌ آنچه در آسمانها و زمينها است يعنى همه مخلوق و مملوك او است‌ وَ لَهُ الدِّينُ‌ و مر او راست طاعت و فرمانبردارى‌ واصِباً در حالتى كه لازم و واجبست چه مقرر شده كه الوهيت منحصر است در او پس حقيق باشد بآنكه طاعت او كنند و از او ترسند نه از غير او و گويند واصب از وصب مأخوذ است اى (و له الدين ذا كلفة) يعنى مر خدايراست دين اسلام در حالتى كه صاحب كلفة و مشقت است و يا دين خبر است يعنى او راست جزاء عمل در حالتى كه دايمست و غير منقطع يعنى ثواب و عقاب او دايم است مر كسى را كه بوى گرويده و كسى را كه باو كافر شده‌ أَ فَغَيْرَ اللَّهِ‌ آيا بدون خدا تَتَّقُونَ‌ ميترسيد و حال آنكه غير او ضار نيست هم چنان كه كه غير او نافع نيست كما قال‌ وَ ما بِكُمْ‌ و آنچه بشما رسيده است‌ مِنْ نِعْمَةٍ از نعمت‌هاى چون صحة

نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله    جلد : 5  صفحه : 195
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست