نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله جلد : 5 صفحه : 192
و بنا بر اين ميتواند بود كه مراد بذكر قرآن باشد يا پيغمبر (ص)
لقوله ذكرا رسولا يعنى از علماء دين اينمعنى را استفسار كنيد إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ اگر شما هستيد كه نمىدانيد كه انبياى
گذشته همه بشر بودند كه مبعوث شدند بامم
بِالْبَيِّناتِ با
معجزهاى روشن وَ الزُّبُرِ و كتابهاى نوشته اين صفت رجالست
اى رجالا متلبسين بالبينات و الزير و در آيه دليلست بر آنكه حقتعالى هيچ فرشته و
هيچ زنى براى دعوت خلق نفرستاده و اما قوله جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا بمعنى رسلا الى الانبياء است و گويند
ملائكه بانبيا نميآمدند مگر كه بصورت رجال ممثل مىشدند و اين مردود است بآنچه در
روايت صحيحه ثابت شده كه آن حضرت دو مرتبه جبرئيل را بر صورت اصلى خود ديده و ديگر
در آية دلالتست بر وجوب مراجعت بعلماء در مسائل مجهوله وَ أَنْزَلْنا
و فرو فرستاديم إِلَيْكَ الذِّكْرَ بتو قران را كه سبب ياد كردن
خداوند است جل اسمه و متضمن موعظه و تنبيه است لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ بجهت آنكه روشن و هويدا كنى براى مردمان ما نُزِّلَ
آنچه فرستاده شده است در قرآن
إِلَيْهِمْ بسوى
ايشان از اوامر و نواهى از هر چه بر ايشان مشتبه باشد و تبين اعم از آنست كه نص
باشد در مقصود يا مرشد چيزى باشد كه دلالت كند بر مقصود چون دليل عقل وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ و بجهت اراده آنكه شايد ايشان تفكر كنند
و تامل نمايند در آن و متنبه شوند بحقايق آن و بدانند كه اين كلام مخلوق نيست و در
آية دلالتست بر آنكه حقتعالى از جميع بندگان اراده تفكر كرده تا ايشان را بمعرفت
خود رساند بخلاف اهل جبر كه باين قايل نيستند بعد از آن در تهديد و ايعاد اهل شرك
مىفرمايد كه أَ فَأَمِنَ الَّذِينَ آيا ايمن شدهاند آنان كه مَكَرُوا السَّيِّئاتِ كردهاند مكرهاى بد يعنى براى اهلاك انبياء و مؤمنان حيلها
انگيختهاند و گويند مراد جماعتىاند كه نسبت با پيغمبر (ص) مكر كردند و بجهة
رسانيدن آزار و ايذا بآن حضرت حيلهبازى ميكردند يعنى آيا اينطايفه ايمن گشتند أَنْ يَخْسِفَ اللَّهُ از آنكه فرو برد خدا
بِهِمُ الْأَرْضَ
ايشان را در زمين چنانچه قارون را فرو برد
أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ
يا ايمن اند بدانكه بيايد بديشان عذاب الهى مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ از آنجا كه ندانند و اميد ندارند چنانچه
بقوم لوط آمد أَوْ يَأْخُذَهُمْ آيا ايمن گشتند از آنكه بگيرد
خدا ايشان را فِي تَقَلُّبِهِمْ در حالة تردد و آمد و شد كردن
ايشان در متاجر و مساير خود يعنى در وقتى كه در سفر يا سودا و معامله تردد كنند
ايشان را بگيرد فَما هُمْ
بِمُعْجِزِينَ پس
نباشند ايشان عاجز كنندگان خدا در فرار از عذاب او يا منع
نام کتاب : تفسير منهج الصادقين فى الزام المخالفين نویسنده : كاشانى، ملا فتح الله جلد : 5 صفحه : 192