نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 986
خاموش شود.
و
درياها نزديك است كه بشكافند و در هم فرو ريزند و هيچ قطرهاى از دريا نيست، مگر
اين كه فرشته موظّفى دارد كه وقتى آن فرشته صداى درياها را مىشنود، تلاطم آن را
با بالهاى خود خاموش مىكند، و از نگرانى براى دنيا و هر چه در آن است و هر كه در
زمين است، آبها را، مهار مىسازد. و فرشتگانْ همواره نگران مىمانند و براى گريه
فاطمه عليها السلام مىگريند و خداوند را مىخوانند و به درگاه او مىنالند و
عرشيان و پيرامونيان عرش مىنالند و صداى عدّهاى از فرشتگان، به تقديس خدا بلند
مىشود، از نگرانى براى اهل زمين، و اگر صدايى از آنان بر زمين برسد، اهل زمين از
هوش مىروند و كوهها متلاشى مىشوند و زمين براى ساكنانش به حركت در مىآيد».
گفتم:
فدايت گردم! اين، امرى بس بزرگ است.
فرمود:
«چيز ديگرى غير از آن هست كه نشنيدهاى و آن، بزرگتر است».
آن
گاه به من فرمود: «اى ابو بصير! آيا دوست ندارى كه به فاطمه عليها السلام كمك
كنى؟».
وقتى
امام عليه السلام از فاطمه عليها السلام سخن گفت، من چنان گريستم كه توان سخن گفتن
نداشتم و گريه از حرف زدن، ناتوانم كرد.
آن
گاه امام عليه السلام برخاست و به نمازخانه رفت و دعا مىكرد. از محضرش با همان
حال، بيرون آمدم. نه غذايى خوردم و نه خوابم برد. صبح كردم، در حالى كه روزهدار و
بيمناك بودم تا خدمت امام عليه السلام رسيدم. وقتى ديدم كه ايشان آرام شده، آرام
گرفتم و خدا را ستودم كه عذابى بر من فرود نيامد.[1]
[1] أخَذتُ مِنَ التُّربَةِ الَّتي عِندَ رَأسِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ
عليه السلام، فَإِنَّها طينَةٌ حَمراءُ، فَدَخَلتُ عَلَى الرِّضا عليه السلام
فَعَرَضتُها عَلَيهِ، فَأَخَذَها في كَفِّهِ، ثُمَّ شَمَّها، ثُمَّ بَكى حَتّى
جَرَت دُموعُهُ، ثُمَّ قالَ: هذِهِ تُربَةُ جَدّي 853
( كامل الزيارات: ص 474 ح 723،
بحار الأنوار: ج 101 ص 131 ح 56).
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 986