نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 984
4/ 6 گريه مادرش فاطمه عليها السلام دختر پيامبر خدا صلى اللَّه
عليه و آله
827.
دلائل الإمامة- به نقل از موسى بن ابراهيم مروزى، از امام كاظم، از پدرش امام
صادق، از جدّش امام باقر عليهم السلام، از جابر بن عبد اللَّه انصارى-: پيامبر خدا
صلى اللَّه عليه و آله به فاطمه عليها السلام فرمود: «جبرئيل پيش من آمد و مرا به
دو پسرى كه تو خواهى داشت، مژده داد و بعد درباره يكى از آن دو، دلدارىام داد و
فهميدم كه او تشنه و در غربت، كشته مىشود».
پس
فاطمه عليها السلام چنان گريست كه صداى گريهاش بلند شد. آن گاه گفت: پدر جان! چرا
او را مىكشند، در حالى كه تو جدّ اويى و پدرش على است و من مادرش هستم؟
پيامبر
خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «دخترم! براى پادشاهى. بدان كه بر روى آنها
شمشيرى آشكار خواهد شد كه غلاف نمىشود، جز به دست مهدى از فرزندان تو [كه بر آنان
چيره مىشود]».[1]
828.
كمال الدين- به نقل از ابن عبّاس-: وقتى حسين بن على عليه السلام زاده شد- و
زمان تولّدش در شامگاه پنجشنبه و شب جمعه بود ...-، جبرئيل بر پيامبر صلى اللَّه
عليه و آله فرود آمد و به ايشان تهنيت گفت- همان گونه كه خداى عزّوجلّ به او دستور
داده بود- و ايشان را دلدارى داد. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به جبرئيل گفت:
«امّتم او را مىكشند؟».
جبرئيل
به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله گفت: آرى، اى محمّد!
پيامبر
صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «اينان، امّت من نيستند! از اين گروهِ امّتم بيزارم
و خداى عزّوجلّ از آنها بيزار است».
[1] سَأَلتُهُ في طَريقِ المَدينَةِ ونَحنُ نُريدُ مَكَّةَ، فَقُلتُ:
يَابنَ رَسولِ اللَّهِ! ما لي أراكَ كَئيباً حَزيناً مُنكَسِراً؟