نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 790
7/ 9 گفتگوى تند امام زين العابدين عليه السلام و يزيد
650.
تفسير القمّى- از امام صادق عليه السلام-: هنگامى كه سرِ حسين بن على عليه السلام
و على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام را دستبسته و در بند، همراه دخترانِ
[اسير شده] امير مؤمنان [على] عليه السلام نزد يزيد- كه خدا، لعنتش كند- آوردند،
يزيد گفت: اى على بن الحسين! ستايش، خدايى را كه پدرت را كُشت.
على
بن الحسين عليه السلام فرمود: «خداوند، لعنت كند هر كس را كه پدرم را كشت!».
يزيد،
خشمگين شد و فرمان داد تا گردنش را بزنند.
على
بن الحسين عليه السلام فرمود: «اگر مرا بكُشى، چه كسى دختران پيامبر خدا صلى
اللَّه عليه و آله را به خانههايشان باز گردانَد، كه مَحرمى غير از من ندارند؟».
يزيد
گفت: تو آنان را به خانههايشان باز مىگردانى.
سپس
سوهانى خواست و جلو آمد و با دست خود، غُل و زنجير را از گردن امام عليه السلام
گشود.
سپس
به امام عليه السلام گفت: اى على بن الحسين! آيا مىدانى از اين كار، چه قصدى
دارم؟
فرمود:
«آرى. مىخواهى كه غير از تو، كسِ ديگرى بر من منّت نداشته باشد».
يزيد
گفت: به خدا سوگند، اين، همان چيزى است كه مىخواستم بكنم.
سپس
يزيد گفت: اى على بن الحسين! «و هر مصيبتى كه به شما رسيد، دستاورد خودتان است»[1].