نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 723
4/ 12- 4 مدينه
585.
الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): يزيد، سر
حسين عليه السلام را به سوى عمرو بن سعيد بن عاص فرستاد. او در آن زمان، كارگزار
وى در مدينه بود و گفت: دوست داشتم كه آن را براى من نمىفرستاد ....
آن
گاه عمرو بن سعيد، فرمان داد تا سر حسين عليه السلام را كفن كنند و در بقيع، نزد
قبر مادرش به خاك بسپارند.[1]
586.
مثير الأحزان: هنگامى كه سر امام حسين عليه السلام به مدينه رسيد، از هر سو، شيون
برخاست و مروان بن حكم خواند:
دَوْسَر،
چنان ضربهاى زد
كه
ميخ حكومت را محكم كوبيد و استوار كرد.
آن
گاه با سرِ چوبدستىاش، شروع به زدن به صورت او كرد و مىخواند:
بَه!
چه خوش است خُنَكاى تو در دستانم
و
سرخى [خونِ جارى شده بر] گونههايت!
گويى
در جامه زعفرانى غنودهاند!
اى
حسين! انتقامم را از تو گرفتم و دلم خُنَك شد![2]
[1] رَأَيتُ رَأسَ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام عَلَى القَنا،
وهُوَ يَقولُ:«
فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ) 595