نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 717
پيش رويش بود.
فاطمه
و سَكينه، دختران حسين عليه السلام، گردن كشيدند تا سر را ببينند و يزيد مىكوشيد
تا سر را از آنها پنهان كند؛ امّا هنگامى كه سر را ديدند، فرياد كشيدند. زنان يزيد
نيز فرياد زدند و دختران معاويه فرياد و وِلوله كردند.[1]
4/ 9 يزيد، سر امام عليه السلام را براى زنانش مىفرستد
570.
أنساب الأشراف: يزيد، سر حسين عليه السلام را براى زنانش فرستاد و عاتكه دخترش- كه
بعدها، مادر يزيد بن عبد الملك شد-، آن را گرفت و شست و روغن ماليد و خوشبويش
كرد.
يزيد
به او گفت: اين، چه كارى است؟
گفت:
سر پسرعمويم را آشفته و پريشان برايم فرستادى. آن را مرتّب و خوشبو كردم.[2]
571.
شرح الأخبار- از امام زين العابدين عليه السلام-: يزيد، فرمان داد كه زنانِ
خاندان حسين عليه السلام را بر زنان حرمش وارد كنند و سپس فرمان داد كه سر حسين
عليه السلام را بياورند و بر سرِ نيزه برافرازند.
هنگامى
كه زنانِ حسين عليه السلام آن را ديدند، صدايشان را بلند كردند و يزيدِ ملعون، بر
زنانش وارد شد و گفت: چرا شما با دختر عموهايتان نمىگرييد؟ و به آنان فرمان داد
كه از سر نافرمانى خداى عزّوجلّ و ريشخند اولياى خدا، همراه آنان ناله كنند.