نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 708
فصل چهارم: ماجراى سرهاى شهيدان
4/ 1 سر امام در خانه خولى
546.
أنساب الأشراف: عمر بن سعد، همان روز (عاشورا)، سر حسين عليه السلام را با خولى بن
يزيدِ اصبحى از قبيله حِميَر و نيز حُمَيد بن مسلم ازدى، به سوى ابن زياد فرستاد.
آنان شب به سوى او رفتند و چون درِ كاخ را بسته ديدند، خولى، آن سر را به خانهاش
آورد و زير تَشتى در خانهاش گذاشت. او در خانهاش، زنى به نام نوار، دختر مالك
حضرمى، داشت كه پرسيد: چه خبر؟
گفت:
ثروت روزگار را آوردهام. اين، سر حسين است كه همراه تو در خانه است!
زن
گفت: واى بر تو! مردم، طلا و نقره مىآورند و تو، سر فرزند دختر پيامبر خدا را
آوردى؟! به خدا سوگند، هيچ گاه چيزى، سر من و سر تو را گرد هم نمىآورد.[1]
[1] بَعَثَ يَزيدُ بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام إلى نِسائِهِ،
فَأَخَذَتهُ عاتِكَةُ ابنَتُهُ وهِيَ امُّ يَزيدَ بنِ عَبدِ المَلِكِ، فَغَسَلَتهُ
ودَهَنَتهُ وطَيَّبَتهُ.