نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 53
زبان، بيعت كردهاند؛ امّا اوضاع، كاملًا دگرگون شد؛ چون شيطان بر
آنها چيره گشت و خدا را از يادشان برد، و اكنون، جز كشتن من و كشتن هر كه در راه
من تلاش مىكند، و نيز اسارت خانوادهام پس از غارتشان، هدفى ندارند. من نگرانم كه
شما در بيان آنچه مىدانيد، خجالت بكشيد. نيرنگ زدن، در نزد ما اهل بيت، حرام است.
پس هر يك از شما كه دوست ندارد بماند، برود. شب، تاريك است و راه، باز و زمان، به
هنگام. و هر كس به ما كمك كند، همراه ما در بهشت خواهد بود و از خشم خداى مهربان،
در امان. جدّم پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «پسرم حسين، در سرزمين
كربلا، تنها و بىكس و تشنه و غريب، كشته مىشود. هر كه به او كمك كند، به من كمك
كرده است و نيز به فرزند او قائم- كه خداوند در فَرَج او تعجيل نمايد- كمك كرده
است. هر كس با زبانش به ما كمك كند، در قيامت با حزب ما خواهد بود».
به
خدا سوگند، هنوز سخن پدرم به پايان نرسيده بود كه جمعيت، ده تا و بيست تا، پراكنده
شدند و با او جز 71 نفر نماند. به پدرم نگاه انداختم كه سرش به زير بود. اشك،
گلوگيرم شد ...[1].
گفتنى
است كه فرمان دادن امام عليه السلام به خاموش كردن چراغها، حتّى در مَقتلهاى
ضعيف هم ديده نشده است، چنان كه هيچ منبع معتبرى، گزارش نكرده كه شب عاشورا، كسى
از ياران امام عليه السلام، از ايشان جدا شده باشد؛ بلكه به عكس، در مقابل پيشنهاد
امام عليه السلام مبنى بر ترك كربلا، همگى ضمن حقير شمردن مرگ، دليرانه سرود
مقاومتْ سر دادند و با سخنانى شورانگيز و اظهار آمادگى براى جانبازى در راه خدا،
حماسهاى جاويد آفريدند.
4.
داستان هلال و حبيب و آوردن اصحاب به كنار خيمه اهل بيت امام عليه السلام
مؤلف
الدمعة الساكبة، داستان مفصّل و شورانگيزى را گزارش كرده كه اجمال آن، اين است كه
در واقعه عاشورا، شبى امام حسين عليه السلام از خيمهها بيرون آمد. هلال بن نافِع