رهايشان
كنيد تا خيمهها را بسوزانند، كه اگر آنها را به آتش بكشند، نخواهند توانست از
آنها عبور كنند و به شما دست يابند.
بدين
سان، دشمن، بخشى از خيمههاى ياران امام عليه السلام را- كه مانع نفوذ آنها بود-،
آتش زد؛ امّا همان طور كه امام عليه السلام پيشبينى كرده بود، باز هم نتوانستند
به حلقه دفاعى ياران او نفوذ كنند و بدين ترتيب، امام عليه السلام و ياران دلاور و
باوفايش، تا آخرين نفر و آخرين نفس، در برابر سپاه كوفه كه همچون سيل به سوى آنان
سرازير شده بودند، مقاومت كردند.
بر
پايه گزارشهايى كه گذشت، مىتوان چنين نتيجهگيرى كرد كه:
1.
چينش و آرايش خيمههاى همراهان امام عليه السلام، به صورت هِلالى بوده است كه خيمههاى
اهل حرم، در بخش ميانى آن قرار داشته و دو سوى آن، تا ميدان نبرد، كشيده شده بوده
است. اين دو طرف، احتمالًا خيمههاى ياران بوده كه به دليل حضور ساكنان آن در
ميدان نبرد، غالباً خالى بوده است و از آنها به عنوان سنگر يا ديوار دفاعى،
استفاده مىشده است كه در نهايت، به دستور عمر بن سعد، به آتش كشيده شدند.
2.
خيمههاى ياران امام عليه السلام، با ميدان نبرد، فاصله چندانى نداشتهاند.
3.
اهل بيتِ امام عليه السلام، از نزديك، شاهد جانبازى عزيزان خود، و قساوت و
بىرحمىِ دشمنان بودهاند. از اين رو، مىتوان حدس زد كه بر زنان و كودكانى كه
ديدهاند عزيزانشان در جلوى چشم آنها قطعه قطعه مىشوند، چه گذشته است!
[1] لَمّا كانَ مِنَ الغَدِ خَرَجَ[ الحُسَينُ عليه السلام]
فَكَلَّمَ القَومَ، وعَظَّمَ عَلَيهِم حَقَّهُ، وذَكَّرَهُمُ اللَّهَ عَزَّ وجَلَّ
ورَسولَهُ، وسَأَلَهُم أن يُخَلّوا بَينَهُ وبَينَ الرُّجوعِ، فَأَبَوا إلّا
قِتالَهُ، أو أخذَهُ حَتّى يَأتوا بِهِ عُبَيدَ اللَّهِ بنَ زِيادٍ، فَجَعَلَ
يُكَلِّمُ القَومَ بَعدَ القَومِ وَالرَّجُلَ بَعدَ الرَّجُلِ، فَيَقولونَ: ما
نَدري ما تَقولُ.
فَأَقبَلَ عَلى أصحابِهِ، فَقالَ: إنَّ القَومَ لَيسوا يَقصِدونَ
غَيري، وقَد قَضَيتُم ما عَلَيكُم، فَانصَرِفوا، فَأَنتُم في حِلٍّ.