نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 437
298. مثير الأحزان: روز نهم محرّم،
عمر بن سعد، آنان (حسين عليه السلام و يارانش) را به جنگ، فرا خواند. حسين عليه
السلام، عبّاس را فرستاد و از او خواست كه آن يك شب را مهلت دهد. عمر، نظر شمر را
خواست. او گفت: اگر من فرمانده بودم، به آنان مهلت نمىدادم.
عمرو
بن حَجّاج بن سَلَمة بن عبدِ يَغوث زُبَيدى گفت: سبحان اللَّه! به خدا سوگند، اگر
او از ترك و ديلم هم بود و اين درخواست را از شما داشت، حقّ مخالفت كردن نداشتيد!
به ايشان، مهلت دهيد.
آن
شب، صداى حسين عليه السلام و يارانش به نماز و تلاوت قرآن، بلند بود و مانند آواى
زنبور عسل، قطع نمىشد و گروهى از همراهان عمر بن سعد، به آنان پيوستند.[1]
1/ 17 سخن گفتن امام عليه السلام با خانواده و يارانش و پيشنهاد
بازگشت دادن به همگى آنها
299.
تاريخ الطبرى- به نقل از ابو مِخنَف، از حارث بن حَصيره، از عبد اللَّه بن شريك
عامرى، از امام زين العابدين عليه السلام-: حسين عليه السلام، يارانش را پس از باز
گشت عمر بن