نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 330
نمىدانم؟ به راستى كه خوارى و پَستى را هرگز بر خود نمىپسندم.
فاطمه، پدرش را در حالى ملاقات مىكند كه از رفتار بنى اميّه با فرزندانش شاكى
است. هرگز كسى كه او را از طريق [آزردن] فرزندانش بيازارد، وارد بهشت نخواهد
شد!».[1]
206.
أنساب الأشراف- به نقل از زبير بن خِرّيت-: از فَرَزدَق شنيدم كه گفت: حسين را در
منزل ذات عِرق ديدم كه به كوفه مىرفت. به من فرمود: «گمان مىكنى مردم كوفه- كه
خورجينى از نامههايشان نزد من است- چه مىكنند؟».
گفتم:
رهايت مىكنند. پس نرو. تو به سوى مردمى مىروى كه دلهايشان، با تو و
[1] قَدِ اعتَمَرَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام في ذِي
الحِجَّةِ، ثُمَّ راحَ يَومَ التَّروِيَةِ إلَى العِراقِ، وَالنّاسُ يَروحونَ إلى
مِنى 223
( الكافى: ج 4 ص 535 ح 4، تهذيب
الأحكام: ج 5 ص 437 ح 1519).
[2] ر. ك: الكافى: ج 4 ص 535
ح 4، تهذيب الأحكام: ج 5 ص 437 ح 1519.
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 330