responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 231

3/ 4- 2 پاسخ يزيد بن مسعود[1] به نامه امام عليه السلام‌

108. الملهوف: يزيد براى عبيد اللَّه بن زياد- كه والى بصره بود- نامه نوشت كه او را به حكومت كوفه نيز گمارده و آن جا را نيز در قلمرو حكومت وى، قرار داده است. در اين نامه، جريان مسلم بن عقيل و حسين عليه السلام را برايش نوشت و به وى تأكيد كرد كه مسلم را دستگير كند و به قتل رساند. بدين جهت، عبيد اللَّه آماده مى‌شد كه به كوفه برود.

حسين عليه السلام نيز براى گروهى از بزرگان بصره، نامه‌اى به همراه يكى از دوستدارانش به نام سليمان- كه كنيه‌اش ابو رزين بود- فرستاد و در آن، آنان را به يارى خود و پيروى از خويش، فرا خواند. و از كسانى كه برايشان نامه فرستاد، يزيد بن مسعود نَهشَلى و منذر بن جارود عبدى بودند.

... سپس [يزيد بن مسعود] براى حسين عليه السلام، نامه‌اى اين‌چنين نوشت: «به نام خداوند بخشنده مهربان. امّا بعد، نامه‌ات به من رسيد و آنچه را كه مرا بِدان فرا خواندى، دانستم. مرا دعوت كردى تا از پيروى‌ات بهره ببَرم و با يارى كردنت به رستگارى برسم. به راستى كه خداوند، زمين را از كسى كه راه‌نماى خير و راهبر نجات باشد، خالى نمى‌گذارد و شما حجّت‌هاى خداوند بر خَلق و يادگاران او در زمين هستيد. شما از زيتون احمدى، شاخه شاخه شديد. او اصل است و شما شاخه‌ايد.

به كارى كه خواستى، اقدام كن و پيروز خواهى شد. به راستى كه گردن بنى تميم را


[1] خَرَجَ‌[ عُبَيدُ اللَّهِ بنُ زِيادٍ] مِنَ البَصرَةِ، وَاستَخلَفَ أخاهُ عُثمانَ بنَ زِيادٍ، وأقبَلَ إلَى الكوفَةِ ومَعَهُ مُسلِمُ بنُ عَمرٍو الباهِلِيُّ، وشَريكُ بنُ الأَعوَرِ الحارِثِيُّ، وحَشَمُهُ وأهلُ بَيتِهِ، حَتّى دَخَلَ الكوفَةَ وعَلَيهِ عِمامَةٌ سَوداءُ وهُوَ مُتَلَثِّمٌ، وَالنّاسُ قَد بَلَغَهُم إقبالُ حُسَينٍ عليه السلام إلَيهِم، فَهُم يَنتَظِرونَ قُدومَهُ، فَظَنّوا حينَ قَدِمَ عُبَيدُ اللَّهِ أنَّهُ الحُسَينُ عليه السلام، فَأَخَذَ لا يَمُرُّ عَلى جَماعَةٍ مِنَ النّاسِ إلّا سَلَّموا عَلَيهِ، وقالوا: مَرحَباً بِكَ يَا بنَ رَسولِ اللَّهِ، قَدِمتَ خَيرَ مَقدَمٍ، فَرَأى مِن تَباشيرِهِم بِالحُسَينِ عليه السلام ما ساءَهُ.

فَقالَ مُسلِمُ بنُ عَمرٍو لَمّا أكثَروا: تَأَخَّروا، هذَا الأَميرُ عُبَيدُ اللَّهِ بنُ زِيادٍ. فَأَخَذَ حينَ أقبَلَ عَلَى الظَّهرِ، وإنَّما مَعَهُ بِضعَةَ عَشَرَ رَجُلًا.

فَلَمّا دَخَلَ القَصرَ، وعَلِمَ النّاسُ أنَّهُ عُبَيدُ اللَّهِ بنُ زِيادٍ، دَخَلَهُم مِن ذلِكَ كَآبَةٌ وحُزنٌ شَديدٌ، وغاظَ عُبيدَ اللَّهِ ما سَمِعَ مِنهُم، وقالَ: ألا أرى هؤُلاءِ كَما أرى 124

( تاريخ الطبرى: ج 5 ص 358).

نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 231
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست