responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 179

[على عليه السلام‌] با گروهى از يارانش از كربلا گذشت. به آن جا كه رسيد، اشكْ چشمانش را پر كرد و سپس فرمود: «اين جا خوابگاه شتران آنها و اين جا جايگاه اسباب سفرشان است و اين جا خونشان ريخته مى‌شود. خوشا به حال تو- اى خاك- كه خون‌هاى عاشقان، بر روى تو ريخته مى‌شود!».[1]

ب- اين جا كربلاست‌

46. الإرشاد- به نقل از جويريّة بن مسهر عبدى-: هنگامى كه با امير مؤمنان على بن ابى طالب عليه السلام به طرف صفّين مى‌رفتيم، به منطقه كربلا رسيديم. امام عليه السلام در كناره لشكر ايستاد و سپس به چپ و راست نگريست و گريست و سپس فرمود: «به خدا سوگند، اين جا خوابگاه مركب‌ها و جاى كشته شدن آنهاست».

به او گفته شد: اى امير مؤمنان! اين جا كجاست؟

فرمود: «اين جا كربلاست. گروهى در آن، كشته مى‌شوند كه بدون حساب به بهشت وارد مى‌شوند» و سپس حركت كرد.[2]

ج- كربلا، جاى كَرب و بلا

47. وقعة صفّين‌- به نقل از حسن بن كثير، از پدرش-: على عليه السلام به كربلا آمد و در آن جا ايستاد. به او گفته شد: اى امير مؤمنان! اين جا، كربلاست.

فرمود: «آميخته با كَرب (رنج) و بلا». آن گاه با دستش به مكانى اشاره كرد و فرمود:


[1] صدوق در الأمالى( ص 196 ح 207)، همين واقعه را به سعد بن ابى وقّاص نسبت داده و آن كودك را فرزند او، عمر بن سعد، دانسته است و شبيه به همين در كامل الزيارات( ص 155 ح 191) و خصائص الأئمّة( ص 62) آمده است؛ امّا سعد بن ابى وقّاص، در روزگار خلافت امام على عليه السلام از فرماندارى كوفه عزل شد و از بيعت با امام عليه السلام خوددارى كرد و بيرون از كوفه مى‌زيست. از اين رو، حضور او در مجلس سخنرانى امام عليه السلام، بعيد مى‌نمايد.

از سوى ديگر، ولادت عمر بن سعد را در سال 23 ق، و برخى آن را در عصر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله دانسته‌اند( تهذيب الكمال: ج 21 ص 357) و در هر حال، او به هنگام سخنرانى امام على عليه السلام در كوفه‌[ كه در محدوده سال‌هاى 36- 41 هجرى انجام شده‌] نمى‌توانسته كودكى باشد كه بر روى دست و پا راه مى‌رود.

بر اين پايه، آنچه ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغة( ج 2 ص 286)، به نقل از كتاب الغارات آورده، صحيح‌تر مى‌نمايد و شايد همين، دليل نام نياوردن شيخ مفيد( الإرشاد: ج 2 ص 330) از اسم سؤال كننده و پسر او باشد.

[2] لَمّا قالَ عَلِيٌّ عليه السلام:« سَلوني قَبلَ أن تَفقِدوني، فَوَ اللَّهِ، لا تَسأَلونَني عَن فِئَةٍ تُضِلُّ مِئَةً وتَهدي مِئَةً، إلّا أنبَأتُكُم بِناعِقَتِها وسائِقَتِها» قامَ إلَيهِ رَجُلٌ، فَقالَ: أخبِرني بِما في رَأسي ولِحيَتي من طاقَةِ شَعرٍ.

فَقالَ لَهُ عَلِيٌّ عليه السلام: وَاللَّهِ، لَقَد حَدَّثَني خَليلي أنَّ عَلى كُلِّ طاقَةِ شَعرٍ مِن رَأسِكَ مَلَكاً يَلعَنُكَ، وأنَّ عَلى كُلِّ طاقَةِ شَعرٍ مِن لِحيَتِكَ شَيطاناً يُغويكَ، وأنَّ في بَيتِكَ سَخلًا يَقتُلُ ابنَ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله.

وكانَ ابنُهُ قاتِلُ الحُسَينِ عليه السلام يَومَئِذٍ طِفلًا يَحبو، وهُوَ سِنانُ بنُ أنَسٍ النَّخَعِيِّ 65

( شرح نهج البلاغة، ابن أبى الحديد: ج 2 ص 286؛ بحارالأنوار: ج 34 ص 297).

نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 179
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست