نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 166
كشيده بود كه سراسيمه بيدار شد. سپس دراز كشيد و به خواب فرو رفت؛
ولى دوباره با پريشانىِ كمترى نسبت به بار نخست، بيدار شد. آن گاه دوباره خوابيد و
چون بيدار شد، خاكى سرخ در دست داشت كه آن را مىبوسيد. گفتم: اى پيامبر خدا! اين
خاك سرخ چيست؟
فرمود:
«جبرئيل- كه درود و سلام بر او باد- در باره حسين به من خبر داد كه:" اين، در
سرزمين عراق، كشته مىشود" و من به جبرئيل گفتم: خاك سرزمينى را كه در آن
كشته مىشود، به من نشان بده. و اين، خاك همان جاست».[1]
د-
سرزمين بابِل
23.
الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): عَمره دختر
عبد الرحمان، در نامهاى به امام حسين عليه السلام، كار او را كه مىخواست انجام
بدهد، بزرگ شمرد و به او سفارش كرد تا اطاعت كند و همراه جماعت باشد و به او خبر
داد كه به سوى قتلگاه خود، گام بر مىدارد و گفت: گواهى مىدهم كه عايشه برايم گفت
كه از پيامبر خدا شنيده كه فرموده است: «حسين در سرزمين بابِل كشته مىشود».
امام
حسين عليه السلام هنگامى كه نامه او را خواند، فرمود: «پس در اين صورت بايد به
قتلگاه خود بروم» و رفت.[2]
[1] مَرَّ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام بِكَربَلاءَ في اناسٍ مِن
أصحابِهِ، فَلَمّا مَرَّ بِهَا اغرَورَقَت عَيناهُ بِالبُكاءِ، ثُمَّ قالَ: هذا
مُناخُ رِكابِهِم، وهذا مُلقى رِحالِهِم، وهُنا تُهرَقُ دِماؤُهُم، طوبى لَكِ مِن
تُربَةٍ، عَلَيكِ تُهرَقُ دِماءُ الأَحِبَّةِ! 45
( كامل الزيارات: ص 453 ح 685،
خصائص الأئمّة عليهم السلام: ص 47).
[2] لَمّا تَوَجَّهنا مَعَ أميرِ المُؤمِنينَ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ
عليه السلام إلى صِفّينَ، فَبَلَغنا طُفوفَ كَربَلاءَ، وَقَفَ عليه السلام
ناحِيَةً مِنَ العَسكَرِ، ثُمَّ نَظَرَ يَميناً وشِمالًا وَاستَعبَرَ، ثُمَّ قالَ:
هذا- وَاللَّهِ- مُناخُ رِكابِهِم، ومَوضِعُ مَنِيَّتِهِم.
فَقيلَ لَهُ: يا أميرَ المُؤمِنينَ، ما هذَا المَوضِعُ؟