2. در آموزههاى دينى، به احتياط در برخى امور مانند معاملات، داد و
ستد و قرضالحسنه توصيه شده است كه با رعايت اصل حُسن ظن به مؤمنان منافات ندارد.
به عبارت ديگر، اگر قرآن كريم در امور مالى به كتابت و شاهد گرفتن سفارش مىكند،[1]
فقط به خاطر بدگمانى و ازبين بردن زمينه انحراف برادران ايمانى نيست، بلكه بدين
خاطر است كه شايد فرد بدهكار بدهىاش را فراموش كند يا در مقدار آن شك و شبههاى
پديد آيد يا از دنيا برود پيش از آنكه بدهى خود را پرداخته باشد. بهروشنى پيداست
كه اين اقدام محتاطانه براى جلوگيرى از ستم به كسى است كه از سر خيرخواهى
قرضالحسنه داده است.
4.
خوشگمانى به كائنات
بُعد
ديگر مثبتانديشى، تفسير مثبت از پيامدها و وقايع روزگار است. كسى كه به مقدرات،
خوشبين است و با نگاه مثبت مىنگرد، نااميدى او را در بر نمىگيرد و نشاط را در
زندگى از دست نمىدهد. در مقابل اگر مثبتانديشى جاى خود را به بدبينى و منفىبافى
دهد، هر حادثهاى در عالم به بدى تفسير مىشود و جنبه منفى آن برجسته مىشود. اين
خصلت نتيجهاى جز ناخشنودى، شكوه و شكايت از روزگار و سستى در كارها ندارد. لذا
امام صادق (ع) مىفرمايد: «خداوند عزيز و جليل فرموده است: بنده مؤمن خود را به
هيچ كارى وا ندارم، مگر اين كه آن كار را براى او خير قرار دهم؛ پس بايد به قضاى
من خرسند باشد و بر بلاى من صبر كند و از نعمتهايم سپاسگزار باشد تا او را- اى
محمّد- از صدّيقانِ خودم قلمداد كنم».[2]
« قالَ اللّهُ- عَزَّ و جلَّ-: عَبدِى المؤمنُ لا أصرِفُهُ فى
شىءٍ إلّا جَعَلتُهُ خَيراً لَهُ، فَلْيرضَ بِقَضائى، و لْيصبِرْ على بَلائى، و
لْيشكرْ نَعمائى، أكتُبْهُ يا محمّدُ مِن الصِّدِّيقِينَ عِندى».