نام کتاب : شادى و شادكامى از ديدگاه اسلام نویسنده : خطيب، سيد مهدى جلد : 1 صفحه : 111
هر يك، بخش مهمّى از ماهيت طرف ديگر، روشن مىگردد. اين دو، در واقع،
دو روى يك سكّهاند.
2.
«كَسَل» و «فَترَة»
در
مفهومشناسى، شناخت مفاهيم مترادف، موضوعى اساسى و پذيرفته شده است. برخى از
واژگان مترادف، به واسطه پژوهشهاى لغوى به دست آمده- كه فتره نيز از اين موارد
است.- مورد بررسى قرار مىگيرد. ابن فارِس، «فتر» را ضعف در هر چيز مىداند.
امّا
خليل، با تعبيرى ديگر، به همان معنا اشاره دارد. وى، «فتر» را آرامش بعد از تندى و
نرمى بعد از شدّت مىخواند و نهايتاً فتره جسمى را ضعف جسمى تعبير مىكند:
فتر
فتوراً: سكن عن حدته ولأنَ بعد شدّته، يجد فى جسده فترة، أى ضعفاً.[2]
ابن
اثير، در كاربردهاى فتره، «إفتر الرجل» را اينگونه معنا مىكند: پلكهاى مرد، سست
شد و نگاهش، شكسته شد: