مقصود، نوع ديگرى از نسخ باشد؛ زيرا ذيل آيه به وضوح آيه را امرى آسمانى و فوق قدرت بشرى معرفى مىكند كه نياز به قدرت مطلقه دارد و هيچكس نمىتواند جلو تحقق و برخورد آيه را بگيرد و ياريگر و وليىّ جز خدا نخواهد داشت.
سپس آيه مخاطبين را توبيخ مىكند كه مىخواهند از پيامبرشان همانند بنى اسرائيل خواستههايى داشته باشند مانند آن كه خدا را به آنان بنماياند. با دقت به آيات بنگريد و سياق آنها را در نظر بگيريد تا ادعاى ما روشنتر گردد:
ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ أَمْ تُرِيدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَكُمْ كَما سُئِلَ مُوسى مِنْ قَبْلُ[1] ثالثا: آياتى كه ادعا مىشود نسخ گشتهاند به طور كامل در كتب باقى ماندهاند و از صدر اسلام تا كنون محل بحث، اثبات و نفى قرار گرفتهاند. و در روايات، خبرى از فراموشى آيه يا آياتى در زمان پيامبر اكرم- ص- نيست بجز روايات ضعيفى كه قابل اعتناء نمىباشند. ما در فصل آينده، نادرستى بسيارى از موارد ادعائى را يكايك بيان خواهيم كرد.
رابعا: فراموش گردانيدن آيا شامل آيات منسوخ شده است، يا غير از آيات منسوخ را در بر مىگيرد؟ اگر شامل آيات منسوخ مىگردد پس چه فرقى است ميان: «انساء» و «نسخ». و اگر هم «انساء» شامل آيات غير منسوخ گشته است در آن صورت لازمهاش از ميان رفتن آيات زيادى از قرآن و كاستى شريعت و تفريط در اعمال لازمه است. و اين هم امرى مردود و باطل مىباشد.
خامسا: اگر مقصود از «آيه» در اينجا آيه قرآنى باشد ديگر معنا ندارد گفته شود:
«بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها ...» زيرا آيه منسوخ در شرايط خاصى بهترين آيه بوده است، و دقيقا در جاى خود قرار گرفته و با محيط و زمان نزول آن تناسب تام داشته است. و بعد از نسخ و تبديل شرايط و عوض شدن موضوع، نياز به حكم و آيه جديدى پيدا شده است؛ لذا آيه جديد نه مثل آيه قديم است و نه بهتر از آن. و غير از آيه جديد اصلا هر چه باشد مضر و