است. ايشان مىفرمايد: موعظه بر دو نوع است؛ موعظه خوب و حسنه و موعظه بد و غير حسنه.
بنا به تعريف ايشان، موعظه حسنه آن است كه با انگيزه خيرخواهى و دلسوزى و براى امر به معروف و نهى از منكر و ارشاد و هدايت صورت بگيرد. موعظه غير حسنه هم آن است كه ظاهراً از روى دلسوزى و براى ارشاد صورت بگيرد اما در واقع، هدفش گمراه كردنْ باشد.
بنا بر اين تعريف، «حسنه» قيد احترازى است و خداوند با آوردنِ اين قيد، مىخواهد بفرمايد: براى هدايت مردم به سوى خدا، تنها از موعظهاى كه با انگيزه خيرخواهى و براى هدايت مردم، ادا شده باشد استفاده كنيد و از موعظه غير حسنه استفاده نكنيد.
مجادله و جدال نيز بر دو گونه است؛ جدال احسن و جدال غير احسن. جدال احسن يعنى ارائه كردنِ دليل و بيانِ حجت بر اساس مطالب مورد قبولِ طرف مقابل براى اثبات مطلبِ مورد نظر. جدال هنگامى به كار برده مىشود كه مخاطبِ انسانْ فردى سختگير، متعصب و غير قابل نفوذ باشد و در برابر دلايل تسليم نشود.
در «جدال احسن» به اين دليل از دلايل مورد قبولِ مخاطب استفاده مىشود كه او با توجه به متعصب بودنش، استدلالهاى ارائه شده را به طور بنيادى رد نكند.
جدال احسن، روش اثباتِ يك مطلب براى افرادى است كه در برابر پذيرش برهانها و دلايل، مقاومت مىكنند. يكى از چيزهايى كه خداوند براى شخص مُحرِم در حال احرام، حرام كرده است، همين جدال احسن است.
جدال غير احسن آن است كه انسان در مجادله از زور و تهديد و خشونت استفاده كند و بخواهد با لحن تند و جملاتِ ناموزون، هدفش را اثبات كند. خداوند در قرآن شريف مىفرمايد: هنگامى كه مىخواهيد مردم را به سوى خدا دعوت كنيد، از جدال احسن استفاده كنيد.
اكنون دو جمله كوتاه از سخنان امامان عليهم السلام، خدمتِ شما عرض مىكنم.
«كسى كه مَركبش باطل باشد و بر پشتِ باطل سوار گردد، در سَر منزلِ ندامت و پشيمانى پياده مىشود.»
همچنين حضرت على عليه السلام فرمودهاند: «انْ اطَعْتَ هَواكَ اصَمَّكَ وَ اعْماكَ»؛ هوس پرستى، انسان را كور و كر مىكند تا آنجا كه انسان، ناحق را به صورتِ حق و نغمه باطل و ناسازگار را به شكل نغمه خوب و سازگار مىشنود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ قُلْ يا ايُّهَا الْكافِرُونَ لَا اعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ وَ لَا انْتُمْ عابِدُونَ ما اعْبُدُ وَ لَا انَا عابِدٌ ما عَبَدْتُمْ وَ لَا انْتُمْ عابِدُونَ ما اعْبُدُ لَكُمْ دينُكُمْ وَ لِىَ دينٌ[2]