قوه قضائيه صورت گرفته است، مى‌توانيم بگوييم با تصويب ساير قوانينِ مورد نياز قوه قضائيه در مجلس شوراى اسلامى و شوراى نگهبان، قوه قضائيه اسلامى در كشور ما متحقق خواهد شد. اميدوارم تلاش‌هايى كه در اين زمينه صورت گرفته، در چند ماه آينده به ثمر برسد.

يكى ديگر از دستاوردهاى انقلاب، مبارزه با فحشا است. يكى از موفقيت‌هايى كه به دست آمده، در مبارزه با ضد انقلاب است.

تا چند هفته پيش، مردم عادى مانند بقال و عطار و لبنيات فروش، حتى در محلّ كار خودشان هم امنيت نداشتند.

تلاش نيروهاى انتظامى در اين زمينه، نتايج بسيار خوب و زيبايى داشت و در نتيجه، تحرك ضد انقلاب به صفر يا نزديك به صفر رسيده است.

چند مدت قبل، من نامه‌اى در مورد امنيت به نخست‌وزير نوشتم. آن نامه، انعكاس افكار مردم بود. در آن نامه نوشتم كه اين گشتى‌هاى سپاه، بسيار عالى و زيبا، با ادب و دقت عمل مى‌كنند و توانسته‌اند امنيت اجتماعى را در تهران و در صورت لزوم در ساير شهرستان‌ها تأمين نمايند.

با توجه به آنچه گفته شد، آيا مى‌توان گفت كه ما به اهداف انقلاب دست يافته‌ايم؟ نه، اهداف انقلاب ما بالاتر از اين است. ما به اميد روزى هستيم كه در اين كشور، بينوا و بيچاره و گرفتارى نباشد. (تكبير نمازگزاران)

ما به اميد روزى تلاش مى‌كنيم كه استضعاف ريشه‌كن گردد، بيكارى ريشه‌كن گردد و مشكلات زندگى مردم، بر طبق موازين و عدل اسلامى حل شود. ما بايد راه بس درازى را بپيماييم.

اكنون ما با مشكلاتى روبرو هستيم كه براى حلّ آنها بايد فداكارى كنيم. مطلبى را به مسئولان محترم كشور عرض مى‌كنم:

مشكلات كشور ما دو ريشه اساسى دارد؛ يك ريشه مشكلات كشور ما، انقلاب و جنگ و تحول و تغيير و ويرانى‌هاى بازمانده از رژيم سابق و امثال اينها است. مردم عزيز و هميشه در صحنه ما، تمام ناراحتى و سختى‌هاى اين گونه مشكلات را تحمل مى‌كنند.

اين مردم عزيز ما، مردمى هستند كه دماغ آمريكا را به خاك ماليده‌اند.

آمريكا منتظر نشست تا مردم از انقلاب ناراضى شوند و اين انقلاب از داخل متلاشى شود تا او برگردد و دوباره حاكميت و سلطه خود را بر ايران اعمال كند؛ اما گذشتِ زمان پيوسته آمريكا را ناراحت‌تر و نااميدتر مى‌كند؛ زيرا مردم ما با صبر انقلابى، با مشكلات روبرو مى‌شوند و آنها را تحمل مى‌كنند.

اما اگر در قوه قضائيه، ايرادى وجود داشته باشد كه نه ريشه در جنگ دارد و نه در انقلاب، بلكه ريشه‌اش [بر فرض‌] ضعف مديريت من است؛ آيا باز هم مردم بايد آن را تحمل كنند و خسارتِ آن را بپردازند؟

خير، مشكلاتى كه ناشى از سوء مديريت، عدم تحرك و امثال اينها است، بايد از ميان برداشته شود. (تكبير نمازگزاران)

من بيش از اين نمى‌خواهم در اين باره سخنى بگويم. هدف من هم از اين سخنان، شخص خاصّى نبود؛ شايد هم آنچه گفتم، حديث نفس بود.

من در هنگام قدردانى، تنها از نيروهاى انتظامى نام بردم. آقاى ناطق نورى- عليه الرحمة و السلام- به من تذكر داده‌اند كه سايرين را فراموش نكن؛ چرا از كميته و ديگران تشكر نكردى؟ (تكبير نمازگزاران) حق با ايشان است. همه آنهايى كه براى تأمين امنيتْ زحمت مى‌كشند و در اين زمينه سهم دارند، بايد مورد قدردانى و تشكر