responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 755

او را بكُشيد.

مورد ديگر، دو زنِ بدكاره‌اى بودند كه اشعارى عليه پيامبر صلى الله عليه و آله و در اهانت به ايشان، درست كرده بودند و آن اشعار را در مجالس شهوترانى، با رقص و ساز و آواز براى كفّار و مشركين مى‌خواندند و به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله جسارت مى‌نمودند. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند:

اين دو نفر را هم هر جا كه ديديد، هر چند پرده‌هاى كعبه را در دست گرفته باشند، بكُشيد.

خداوند متعال مى‌فرمايد:

«وَ ما مُحَمَّدٌ الَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ افَانْ مَاتَ اوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‌ اعْقابِكُمْ»[1]

[جز اين نيست كه محمّد پيامبرى است كه پيش از او پيامبرانى ديگر بوده‌اند. آيا اگر بميرد يا كشته شود، شما به آيين پيشينِ خود باز مى‌گرديد؟]

خداوند مى‌فرمايد: حضرت محمد صلى الله عليه و آله پيام‌آور و حامل رسالتِ من است. آيا اگر ايشان فوت كرد يا شهيد شد، شما از دين بر مى‌گرديد؟ آيا ديگر نماز نمى‌خوانيد؟

آيا ديگر روزه نمى‌گيريد؟ قرآن نمى‌خوانيد؟

به مكّه نمى‌رويد؟ آيا از توحيد بر مى‌گرديد؟

بدانيد كه اگر از دين برگشتيد، تنها به خود ضرر زده‌ايد.

همچنين خداوند در آيه‌اى ديگر مى‌فرمايد:

«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ اشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً»[2]

[محمّد پيامبر خدا، و كسانى كه با او هستند، بر كافران، سختگيرند و با يكديگر مهربان.

آنان را بينى كه ركوع مى‌كنند و به سجده مى‌آيند.]

يعنى پيامبر صلى الله عليه و آله و يارانش برادر وار و با يك دنيا محبّت و عاطفه و احساس نسبت به يكديگر، زندگى مى‌كنند. وقتى در ميدان جنگ، مجروح مى‌شوند، هنگامى كه در آخرين لحظاتِ عمرش مى‌خواهند جرعه‌اى آب به او بدهند، آب را نمى‌خورَد و مى‌گويد: آن را به دوستِ مجروحم بدهيد تا او زنده بمانَد. آب را براى نفر دوم بردند.

او هم نخورْد و گفت: آن را براى دوستِ مجروحم يعنى همان نفرِ اوّل ببريد تا او زنده بمانَد.

آب را براى نفر اوّل بردند. ديدند او از شدتِ جراحت و تشنگى شهيد شده است.

آب را به سوى نفر دوم باز گرداندند. ديدند او هم شهيد شده است. ياران پيامبر صلى الله عليه و آله اين قدر نسبت به يكديگر محبت و عاطفه داشتند؛ اما در برابر دشمنان خداوند با كمال شدّت و قاطعيّت رفتار مى‌كردند و كوچك‌ترين ترديدى در برخورد با دشمنان، به آنها دست نمى‌داد.

خداوند در سوره قلم مى‌فرمايد:

«ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ ما انْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ وَ انَّ لَكَ لَاجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ وَ انَّكَ لَعَلى‌ خُلُقٍ عَظيمٍ»[3]

[نون، سوگند به قلم و آنچه مى‌نويسد. كه تو، به فضل پروردگارت ديوانه نيستى.

و تو راست پاداشى پايان ناپذير و تو راست خُلقى عظيم.]

مشركين به پيامبر صلى الله عليه و آله تهمتِ جنون مى‌زدند؛ امّا خداوند مى‌فرمايد: اى پيامبر! تو با نعمتِ پروردگارت عاقل هستى و فهم و درايتِ تو در حدّ كمال است و تو در نزد خداوند، داراى مقام و مزدِ بسيار بزرگى هستى و اخلاقيّات و فضايل و معنوياتِ تو بسيار بزرگ است و همه اين نعمت‌ها را من به تو داده‌ام.


[1]- سوره آل عمران( 3)، آيه 144.

[2]- سوره فتح( 48)، آيه 29.

[3]- سوره قلم( 68)، آيه 1-/ 4.

نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 755
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست