به امّ ايمن مىفرمودند: من دو مادر دارم؛ يكى مادر خودم كه مرا به دنيا آورده و ديگرى هم شما كه مرا بزرگ كردهايد. پس از فوت حضرت عبد المطلب، پيامبر صلى الله عليه و آله تحت كفالت حضرت ابو طالب در آمد و تحت كفالتِ ايشان و عنايت خداوند، بزرگ شد.
در باره حوادث شب و روز ميلاد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، مطالب فراوانى در كتابهاى شيعيان و اهل سنت نوشته شده كه آنها را ديده و خواندهايم.
قبل از بعثت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله چند حادثه مهم در زندگىِ ايشان اتفاق افتاد. يكى از اين حوادث، بازسازى ساختمان مكّه بود و ديگرى وقوع دو جنگ بود كه رسول اللّه صلى الله عليه و آله هم در آنها شركت كرد و بعدها نيز از شركتِ خود در آن جنگها راضى بود و مىفرمود: اگر مجدداً چنان جنگهايى در بگيرد، من در آنها شركت خواهم كرد. حادثه مهمّ ديگرِ زندگى ايشان، مسافرت به شام و مدينه بود.
ديگر حادثه مهمّ زندگى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله قبل از بعثت، ازدواج ايشان با حضرت خديجه بود. حضرت خديجه عليها السلام وقتى با پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ازدواج كرد، چند فرزند از همسرانِ سابق خود داشت. تا هنگامى كه حضرت خديجه عليها السلام زنده بود، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ازدواجِ مجدد نفرمودند.
خداوند صلاح دانسته بود كه همه فرزندانى را كه به حضرت پيامبر صلى الله عليه و آله عنايت فرمود، از حضرت خديجه عليها السلام متولد شدند بجز ابراهيم كه از ماريّه قِبطيّه به دنيا آمد و در كودكى فوت كرد. عجيب است كه حتى برخى از همسران پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از همسران اوّلِ خود صاحب فرزند شده بودند امّا وقتى كه با ايشان ازدواج كردند، ديگر بچّهدار نشدند.
هنگامى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به سنّ چهل سالگى رسيدند، از طرفِ خداوند به پيامبرى مبعوث شدند. چندين آيه از آيات قرآن شريف در باره زندگى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و ويژگىهاى اخلاقى و روابط اجتماعىِ ايشان است. امروز من بعضى از اين آيهها را از زبان خداوند براى شما نقل مىكنم.
[به سبب رحمتِ خدا است كه تو با آنها اينچنين خوشخوى و مهربان هستى. اگر تندخو و سختدل مىبودى، از گِردِ تو پراكنده مىشدند.]
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسعتِ روحىِ بسيار فراوانى داشت و در برابر مصيبتها و حوادث بزرگ، مانند يك سيلشكن در برابر سيل، مقاومت مىكرد و سختى و مصيبتها را در خود هضم مىكرد.
خداوند مىفرمايد: تو با رحمت و عنايتِ من، اين حالت را پيدا كردى. امّا اگر فكر و زبان و برخوردِ تو، تند و خشن بود، اصلًا دورِ تو جمع نمىشدند؛ حركتِ تو موفق نمىشد و اسلام پيشرفت نمىكرد.
كفّار بارها به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بدگويى كردند. ايشان را اذيّت نمودند. آزار دادند؛ امّا پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در مقابله با همه خوشرفتارى مىكرد و با وجود مصيبتهايى كه براى ايشان درست مىكردند، ايشان همه را مىبخشيد. در طول زندگى ايشان، تنها دو يا سه مورد نقل شده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله فردى را عفو نكرده باشند.
يكى از اين دو سه مورد، فردى است كه در هجرتِ دختران پيامبر صلى الله عليه و آله از مكّه به مدينه، به آنها حمله كرد تا دختر پيامبر صلى الله عليه و آله را بكشد.
در نتيجه دختر پيامبر صلى الله عليه و آله سقطِ جنين كرد.
پيامبر صلى الله عليه و آله هم اين مرد را عفو نكرد و به مسلمانان فرمود: هر جا او را ديديد،