responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 699

مطابق با واقعيت باشد يا مطابقِ باور و عقيده گوينده؟ در باره صدق و كذب، اين گونه مباحث را به طور مفصل بحث كرده‌اند.

اگر آيات قرآن در باره صدق و كذب را مطالعه كنيم، مى‌بينيم كه قرآن موارد صدق و كذب را بسيار وسيع‌تر از آنچه اديبان گفته‌اند، مى‌داند؛ زيرا قرآنْ صدق و كذب را تنها مخصوصِ جملات خبرى نمى‌داند، بلكه از نظر قرآنْ جملات انشائى هم كه شامل وعده، وعيد، قَسَم، تمنّا، ترجّى، امر و نهى هستند نيز مى‌توانند صادقانه يا كاذبانه باشند.

همچنين از نظر قرآن، گاهى اوقات صدق و كذب مربوط به امورِ فراتر از سخنْ مانند مسائل فكرى، عملِ انسان و مسائل درونِ انسان نيز مى‌شود. اكنون بعضى از آيه‌هاى قرآن را كه در آنها صدق در معانى مختلفى به كار رفته است، برايتان تلاوت مى‌كنم.

خداوند سبحان مى‌فرمايد:

«قَدْ صَدَّقْتَ الرُّءْيا»[1]

[خوابت را به حقيقت پيوستى.]

«وَ لَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ»[2]

[خدا به وعده‌اى كه با شما نهاده بود، وفا كرد.]

«مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ»[3]

[از مؤمنانْ مردانى هستند كه به پيمانى كه با خدا بسته بودند، وفا كردند.]

«وَ بَشِّرِ الَّذينَ آمَنُوا انَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ»[4]

[و مؤمنان را بشارت ده كه در نزد پروردگارشان پايگاهى رفيع دارند.]

«وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى‌»[5]

[و آن بهترين را تصديق كرد.]

«رَبِّ ادْخِلْنى‌ مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ اخْرِجْنى‌ مُخْرَجَ صِدْقٍ»[6]

[اى پروردگار من! مرا به راستى و نيكوكارى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر.]

«فى‌ مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِرٍ»[7]

[در جايگاهى پسنديده نزد فرمانروايى توانا.]

در باره كذب نيز مانند صدق، موارد استعمال آن از نظر قرآن، بسيار گسترده‌تر از موارد استعمالى است كه در ادبياتْ گفته شده است.

«ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى‌»[8]

[دل، آنچه را كه ديد دروغ نشمرْد.]

«وَ جاؤُوا عَلى‌ قَميصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ»[9]

[جامه‌اش را كه به خونِ دروغين آغشته بود، آوردند.]

«انْ ارَدْنا الَّا الْحُسْنى‌ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ انَّهُمْ لَكاذِبُونَ»[10]

[ما را قصدى جز نيكوكارى نبود و خدا شهادت مى‌دهد كه ايشان دروغ مى‌گويند.]

همچنان كه ديديم، در قرآن شريفْ صدق و كذب در مورد عمل، نيّت، فكر و گفتار به كار برده شده است و موارد استعمال آن، از آنچه در ادبيات گفته شده، بسيار وسيع‌تر است.

يكى از لطايفى كه در قرآن وجود دارد، اين است كه خداوند صدق را به خودش و به رسول الله صلى الله عليه و آله و ابراهيم عليه السلام و يوسف عليه السلام و پيامبران عليهم السلام و پرهيزكاران و اهل بهشت و عبادت گزاران نسبت داده است و صدق را «كَلِمَةُ الرَّب» يا كلام خداوند خوانده است.


[1]- سوره صافّات( 37)، آيه 105.

[2]- سوره آل عمران( 3)، آيه 152.

[3]- سوره احزاب( 33)، آيه 23.

[4]- سوره يونس( 10)، آيه 2.

[5]- سوره ليل( 92)، آيه 6.

[6]- سوره اسراء( 17)، آيه 80.

[7]- سوره قمر( 54)، آيه 55.

[8]- سوره نجم( 53)، آيه 11.

[9]- سوره يوسف( 12)، آيه 18.

[10]- سوره توبه( 9)، آيه 107.

نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 699
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست