عِبادَ اللَّه! اتَّقُوا اللَّه. بندگان خدا! تقوا پيشه كنيد. متقى باشيد كه سعادتِ دنيا و آخرت و نجاتِ هر دو عالَم به وسيله تقوا است.
در نماز جمعه گذشته، در خطبه اول مطالبى در مورد تربيت اسلامى، خدمتِ شما عرض كردم. امروز به فضل و عنايتِ پروردگار، يك نعمتِ بزرگ يعنى يك فرصتْ نصيبِ ما شده است تا بتوانيم قدمهاى مؤثرى به طرفِ اسلام برداريم و كمبودهايمان را جبران كنيم.
در اين فرصتِ به دست آمده، يكى از كارهاى ضرورى كه بايد انجام دهيم، آگاه شدن از تربيت اسلامى و مأنوس شدن با آن است.
اگر ما مىخواهيم خودسازى كنيم، اگر مىخواهيم يك مسلمانِ واقعى و حقيقى باشيم و نه يك مسلمان سليقهاى، اگر مىخواهيم فرزندان و نونهالان و جوانان را بر اساس رهنمودهاى اسلام پرورش دهيم، بايد با فرهنگ تربيتىِ اسلام آشنا شويم و با آن مأنوس گرديم.
يكى از موضوعات تربيتى اسلام، موضوعِ صدق و كذب يا راستگويى و دروغگويى است. در فرهنگ تربيتىِ غرب، راستگويى اهميتِ چندانى ندارد و اصلًا فصلِ خاصّى در مورد راستگويى باز نكردهاند. در باره فوايد آن، بحثى نشده و آن را تبليغ نكردهاند.
صدق و صداقت در برابر كذب قرار دارند. در سورههاى مختلفِ قرآن نزديك به صد و هشتاد آيه در تعريف صدق، معناى صدق، منافع صدق و منسوبينِ صدق وجود دارد. در حدود دويست و هفتاد آيه قرآن نيز با عبارات مختلف به نكوهش و سرزنشِ كذب مىپردازند.
به پيروى از قرآن، بحث از صدق و كذب در متنهاى ادبى و اخلاقىِ ما وارد شده و در مورد معانى و مصاديقِ آن دو، بحثِ بسيارى صورت گرفته است.
اما معنايى كه در ادبيات عرب براى صدق و كذب گفته شده، با معناى قرآنىِ آن دو تفاوت دارد.
از نظر ادبيات، از صدق و كذبْ معنايى اراده مىشود كه تنها مخصوصِ سخن و كلام است، آن هم نه هر كلامِ گفتارى بلكه تنها گفتارها و جملات خبرى. اديبان، صدق را به جمله خبريهاى گويند كه مطابقِ واقع باشد.
بعضىها هم گفتهاند بايد مطابقِ باور و عقيده گوينده باشد نه واقعيت.
برخى اوقات، باور و عقيده گوينده با واقعيتْ مطابقت ندارد. در اين صورت، چگونه تعيين كنيم كه يك كلامْ صادقانه است يا غير صادقانه؟ آيا كلامِ صادقانه، آن است كه