بايد هر چيزى را كه فرزند طبق شرايط زمان، به آن احتياج دارد، به او آموزش دهند.
با كمال تأسف بعضى از خانوادهها تنها به فكر تهيه غذا و پوشاك و اين گونه چيزها براى فرزندان خود هستند و ديگر به فكر فرزندان خود نيستند. در برخى موارد، روابط عاطفى و تربيتى بين پدر و مادر و فرزندان بسيار ضعيف شده است. پدر وارد اتاق مىشود، مىنشيند، بعد هم بلند مىشود و دنبالِ كارهاى خودش مىرود. براى فرزند هم هيچ مهم نيست كه چه كسى وارد اتاق شد و سپس بيرون رفت؛ مثل اينكه گربهاى واردِ اتاق شده باشد! (خنده حاضران) واللّه اين گونه روابط، بسيار غلط است.
فرزندان نيز بايد به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
يكى از چيزهاى ديگرى كه در جامعه ما رايج شده و مخالفِ فرهنگ اسلامى است، تجملپرستى است. البته اين كه انسان منزلِ خود را جورى ترتيب دهد كه تر و تميز و بهداشتى باشد و آسايش و راحتىِ زندگى انسان را تأمين كند، عيب ندارد؛ اما اين كه انسان بخواهد منزل و اسباب خود را هر روز مطابق مُد تغيير دهد، تجملپرستى و يك مرضِ خانمانسوز است.
اگر يك فرد مسلمان، آن هم يك مسلمان انقلابى بخواهد تجملپرستى كند، بسيار زشت و ناپسند است. اگر مردمى كه تا ديروز قهرمانان جنگ تحميلى بودند، امروز بخواهند در جامعه دنبال تجملپرستى و رفاهپرستى بروند، اين امر يك تناقضِ آشكار است.
وقتى كه يك بيمارى وارد جامعه مىشود، اعلام نمىكند كه من دو سال ديگر خانه شما را خراب خواهم كرد. كم كم پيشروى مىكند تا اينكه به همه جاى جامعه ريشه بدواند و بنيانِ آن را تخريب كند. واللّه اين انقلاب، دستاوردهاى بزرگى براى ما به ارمغان آورده است. مبادا در اثر سستى و مسامحهكارى، اين نتايج بزرگ از دستمان برود.
شما ببينيد فرهنگ غربى، غرب را به كجا رسانيده است. امروز آمريكا، مهد تمدنِ غربى است. ما آمريكا را كاملًا شناختهايم.
حقوق بشر آمريكا را ديدهايم. كمكهاى بلاعوض و با عوضِ آمريكا را ديدهايم.
كارى را كه آمريكا در خليج فارس كرد، ديدهايم. ديديم كه چگونه آمريكا هواپيماى مسافربرىِ ما را هدف گرفت و به آتش كشيد.
آتشى را كه امروز، آمريكا در الجزاير و لبنان برافروخته است مىبينيم. مىبينيم كه آمريكا با حزب اللّه لبنان و فلسطينىها چگونه برخورد مىكند و سازمان امَل را خلع سلاح مىكند و هدفش از اين كارها، تأمين امنيت و دفاع از اسرائيل است. اين عملكرد ستمگرانه آمريكا نتيجه همان فرهنگ غربى است.
(شعار نمازگزاران: «مرگ بر آمريكا» و «مرگ بر اسرائيل»)
ما امروز در نتيجه اين انقلابِ آسمانى و با بركت، در ميان همه مردم دنيا احساس غرور مىكنيم. احساس مىكنيم كه يك سر و گردن از ديگران بالاتريم و به اين اميد زندگى مىكنيم كه انشاءاللّه با تلاش و كوشش، همه كمبودها و عقبافتادگىها را برطرف كنيم.
ما اميدواريم كه انشاءاللّه از هر جهت خودكفا شويم و به اندازه نيازمان، دانشمند و انديشمند و صنعتگر تربيت نماييم. ما اكنون در اين مرحله هستيم.
شما در گذشته، زنجيرهاى اسارت و وابستگى را پاره كرديد. دشمنها را كنار زديد.
موانع را از جلوِ پايتان برداشتيد و براى پيشرفت آماده شديد. آن روزى كه اين كارها را انجام مىداديد، فرهنگ اسلامى بر شما حاكم بود. ظاهر و باطنِ شما اسلامى بود.