با اينكه حضرت امام حسن عسكرى همواره از سوى بنى عباس تحت نظر بود، مدتها ايشان را از مدينه به سامرا كه مركز نيروهاى نظامى آنان بود، تبعيد كردند تا بهتر بتوانند مواظبِ ايشان باشند.
با وجود اين، بنى عباس آرامش نمىيافتند.
امام حسن عسكرى عليه السلام را كه در خانه خود تحت نظر بود، دستگير كردند و به زندان انداختند. بسيار به ايشان سختگيرى مىكردند.
بدترين و شقىترين زندانبانان و مزدوران خود را بر ايشان مسلط مىكردند كه هر چه مىتوانند بيشتر مواظبِ ايشان باشند.
حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام در سنّ بيست و هشت سالگى يا حد اكثر- بنا بر بعضى از تواريخ- در سنّ سى سالگى به شهادت رسيدند. با وجود تمام مراقبتها، فشارها و شكنجههايى كه بنى عباس به حضرت امام حسن عسكرى وارد مىكردند، ايشان همواره مشغولِ ترويج اخلاق و فضيلت بودند.
مردم، امام حسن عسكرى عليه السلام را به عنوان يك معلم روحانى، معلم اخلاق و فضيلت و دانشمند بزرگِ زمان مىشناختند. افزون بر اين، مردمْ ايشان را به عنوان سياستمدارى بسيار عميق مىشناختند. در مسائل سياسى و اجتماعى، چشم اميدشان به حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام بود.
رفت و آمد به منزل حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام، به شدت از سوى مأموران امنيتىِ حكومت بنى عباس مراقبت و كنترل مىشد. افرادى كه مىخواستند به منزل ايشان بروند و با ايشان ملاقات كنند، به وسيله مأموران امنيتىِ بنى عباس دستگير مىشدند.
يكى از راههاى ارتباطِ پنهانىِ مردم با حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام، مكاتبه و نامهنگارى بود. در دوره حيات حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام يا كمى پس از آن، فردى به نام «خيبرى» زندگى مىكرده است. وى برخى از نامههاى حضرت امام هادى و حضرت امام حسن عسكرى عليهما السلام را در كتابى به نام مكاتبات العسكريَّين جمعآورى كرده است.
نامههاى موجود در اين كتاب، لبريز از مسائل اجتماعى، سياسى، تربيتى، اخلاقى و علمى است.
چنان كه مرحوم مجلسى نوشته است، اسحاق كِنْدى شروع به نوشتن كتابى به نام تناقضات القرآن نمود. در همين هنگام، تعدادى از شاگردان كِنْدى با امام حسن عسكرى عليه السلام ملاقات كردند.
آن حضرت به شاگردان كِندى فرمودند:
پيامى براى كِندى دارم. كدام يك از شما پيام مرا به او مىرساند؟ يكى از آنها گفت:
اگر امرى داريد بفرماييد؛ من پيام شما را به او مىرسانم.
حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام فرمودند:
به كِندى بگو: تو كه بعضى معانى را از قرآن برداشت مىكنى و آن معانى را كه برداشت كردهاى با يكديگر متناقض مىبينى، آيا يقين دارى كه معناى آيات قرآن، همين است كه تو فهميدهاى؟ يا اين معانى را با ظن و شك و ترديد به آياتِ قرآن نسبت مىدهى؟
اگر يقين ندارى كه معناى آيات قرآن، همين است كه تو برداشت كردهاى، به افرادى كه شايستگىِ علمى دارند، مراجعه كن و از آنها بپرس. شايد آن آيه مورد نظر، هيچ تناقضى با معناى ساير آيات قرآن نداشته باشد.
اما اين پيام مرا به گونهاى به كِنْدى نگو كه او موضعگيرى كند. در يك جلسه انس و در هنگامى كه سرِ حال است و عصبانى نيست و اوقاتش تلخ نيست، اين مطلب را به او بگو.
آن شاگرد كِنْدى كه مأمور ابلاغ پيامِ امام حسن عسكرى عليه السلام بود، پس از مدتى در نامهاى خطاب به آن حضرت نوشت: من پيامِ شما را در وقت بسيار مناسبى به اسحاق كِنْدى