responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 398

و زندگينامه حضرت ابى محمد حسن بن على العسكرى عليه السلام كمتر مطرح مى‌شود، در خطبه اول، سيرى كوتاه از زندگى ايشان را خدمتِ شما عرض مى‌كنم. در خطبه دوم هم چند مطلب ديگر به عرضتان مى‌رسانم.

در باره اينكه حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام در چه سالى به دنيا آمده‌اند، اختلاف نظر وجود دارد. تاريخ ميلاد ايشان سال 230 يا 232 هجرى قمرى بوده است.

نقل شده است كه ايشان در شهر «سُرَّ مَنْ رَآه» (سامَرّاه) به دنيا آمده اما نظريه مشهور اين است كه ايشان در مدينه متولد شده‌اند.

امام حسن عسكرى عليه السلام بيست و چهار سالِ ابتداى زندگى خود را در خدمت پدر بزرگوارش حضرت هادى عليه السلام و در زير سايه ايشان و تحت امامتِ ايشان زندگى كردند.

امام حسن عسكرى عليه السلام بيست و چهار ساله بود كه حضرت امام هادى عليه السلام به شهادت رسيدند. از آن پس، دوران امامت حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام آغاز شد و پنج سال و چند ماه به طول انجاميد. ايشان بالاخره در سال 260 هجرى قمرى به شهادت رسيدند.

دوران امامت حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام مصادف با حكومت متوكل عباسى بود. مى‌توان گفت: روزگار حكومت متوكل و پس از آن، بدترين دوران خلافت بنى عباس بوده است؛ زيرا در اين دوره، دستگاه خلافت كلًا از اسلام و قرآن و مسلمانان فاصله گرفته بود.

همچنين در دوره متوكل، بدون هيچ پوششى و به طور علنى، شرابخوارى و كثافت‌كارى‌هاى ديگر صورت مى‌گرفت و ظلم و تعدّى و تجاوز و هرزه‌گى به اوج خود رسيده بود.

افزون بر آن، از دوره متوكل به بعد، بنى عباس هيچ گونه سياستِ درستى براى مملكت‌دارى نداشتند. بخصوص در اواخر اين دوران، كار به جايى رسيده بود كه خليفه، خليفه را مى‌كشت. پسر، پدر را مى‌كشت و مدتِ يك سال خلافت مى‌كرد. سپس برادرش مى‌آمد و يك سال و نيم خلافت مى‌كرد.

بَعد پسر عمويش مى‌آمد او را مى‌كشت و ...

خلاصه وضع به اين صورت در آمده بود.

در اين دوران نابسامان، بنى عباس براى اينكه خلافتِ خود را حفظ كنند، چاره را در اين ديده بودند كه مخالفان خود را تحت فشار بسيار شديد و غير قابل تحمل قرار بدهند. آنها را تبعيد كنند، زندان كنند، شكنجه كنند و بكشند.

هر روز كه مى‌گذشت، فشار بنى عباس بر مخالفانشان بيشتر مى‌شد. طبعاً مقاومت‌ها هم افزايش مى‌يافت به طورى كه بنى عباس ديگر هيچ پايگاه و محبوبيتِ مردمى نداشتند.

هر قدر نفوذ مردمىِ بنى عباس كاهش مى‌يافت، فشار آنها بر مخالفانشان افزايش مى‌يافت.

مهم‌ترين گروهى كه پايگاه مردمى داشتند، خاندان پيغمبر صلى الله عليه و آله بود. در نتيجه، بنى عباس بيشتر از همه، از آنان نگران بود.

نسبت به آنان وحشت داشت و شب از دلهره و ترسِ آنان، خوابِ آرام به چشم بنى عباس راه نمى‌يافت.

به همين دليل، بنى عباس با هر بهانه‌اى اعضاى خاندان پيامبر را دستگير مى‌كردند و به زندان مى‌انداختند. چندان هم برايشان مهم نبود كه فردِ دستگير شده چه كسى است.

به عنوان مثال، امام حسن عسكرى عليه السلام را با جعفر كذّاب، با هم دستگير كردند و به زندان انداختند. اين دو هر چند با يكديگر برادر بودند، اما اختلافِ بسيار زيادى بين آنها وجود داشت؛ ولى براى بنى عباس فرقى نمى‌كرد. آنها مى‌خواستند خاندان پيغمبر صلى الله عليه و آله در ميانِ مردم نباشد. بنا بر اين، افراد خوب و بدِ خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله را با هم‌

نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 398
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست